*** موشک شهاب-۳***

*** موشک شهاب-۳***

همه چیز درباره سیستمهای موشکی
*** موشک شهاب-۳***

*** موشک شهاب-۳***

همه چیز درباره سیستمهای موشکی

موشک‌هایی که از گنبد آهنین عبور می‌کنند/ آیا سرهای هیدرا از بدنش جدا می‌شوند؟

تاثیر خون حاج‌عماد در معادلات منطقه/2

موشک‌هایی که از گنبد آهنین عبور می‌کنند/ آیا سرهای هیدرا از بدنش جدا می‌شوند؟



آیا سرهای هیدرا از بدنش جدا می‌شوند؟

اسرائیلی ها همچنین از موشک‌های کورنیت می ترسند که اخیرا در سوریه اصلاح شده است. این ترس همچنین نسبت به موشک کاتیوشای با برد 200 کیلومتر که در اختیار حزب الله قرار دارد نیز وجود دارد. از سوی دیگر یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران مدتی پیش اعلام کرده است که حزب الله موشک هایی با برد 400 کیلومتر در اختیار دارد.
موشک‌هایی که از گنبد آهنین عبور می‌کنند/ آیا سرهای هیدرا از بدنش جدا می‌شوند؟گروه بین‌الملل مشرق - علی شهاب تحلیلگر مسایل راهبردی منطقه در دومین بخش از مقاله خود در مورد نقش عماد مغینه فرمانده شهید مقاومت لبنان در ترسیم معادلات جدید منطقه‌ای نوشت که رمضان عبدالله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین در واکنش خود نسبت به شهادت حاج عماد مغنیه نتوانست اشک های خود را پنهان کند.

شلح نمونه ای از شخصیت های فلسطینی است که به خوبی به تاثیر و نقش دستاوردهای عماد مغنیه در حمایت از مقاومت فلسطین آگاه است و می داند که انتقال تجربه‌ها و تجهیزات و تسلیحات وی و حتی اداره روند سیاسی در این گروه‌ها تا چه اندازه در روند فعالیت‌های این کشورها دست داشته است.

اسرائیل بعد از عبرت گرفتن از جنگ 33 روزه، نیاز به آزمایش اصلاحات خود در شاخه‌های نظامی و امنیتی داشت، به همین علت عملیات سرب گداخته را در سالهای 2008 و 2009 آغاز کرد تا در سه محور تجربه‌های خود را در عرصه میدانی به نمایش بگذارد:

-    تقاطع شاخه‌ها یا توان یگان های ارتش در ابعاد زمینی و دریایی یا هوایی هماهنگی‌های خود را در زمینه تبادل اطلاعات و انتقال آن به نیروهای زمینی افزایش داده است، این یکی از چالش‌هایی بود که ارتش اسرائیل در جنگ 33 روزه با آن مواجه بود.

-    بر اساس توصیه‌های گزارش کمیته وینوگراد تاکتیک حمله زمینی مهم‌ترین عنصر در تعیین قطعی سرنوشت هر جنگ آینده اسرائیل است. 

-    گنبد فولادین سامانه ای است که اسرائیل امیدوار است از طریق آن به مرحله امنیت از موشک‌های کوتاه برد مقاومت دست پیدا کند، سایر سامانه های دفاع هوایی اسرائیل نیز که مربوط به موشک‌های میان برد و دوربرد است، مأمور مهار موشک‌های سوریه و ایران و شاید حزب‌الله لبنان است.

انتقال تجربه لبنان به فلسطین

صحبت کردن در مورد امکانات احتمالی مقاومت در عرصه زمینی و اطلاعات نظامی اسرائیل نیاز به شرح دقیق دارد، اما می توان گفت که صحبت از گنبد آهنین یکی از نمونه های کاری مدرسه ای است که عماد مغنیه از زمان رسیدن به سمت معاونت جهادی سید حسن نصرالله در دستور کار خود قرار داده بود.

بعد از ترور حاج رضوان اسرائیل گزارشی منتشر کرد که از تلاش مهندسان صنعت موشکی حزب الله  و ایران برای فائق آمدن بر روش کاری رصد موشک های کوتاه برد از طریق گنبد آهنین خبر می داد. صحبت از جنگ نخبه ها در بین دو طرف موضوع تازه‌ای نیست، اما نکته قابل توجه میزان پیشرفت فنی است که مقاومت در مرحله بعد از جنگ 33 روزه به آن دست پیدا کرد.

موشک‌هایی که از گنبد آهنین عبور می‌کنند/ آیا سرهای هیدرا از بدنش جدا می‌شوند؟
در این گزارش آمده بود که حزب‌الله لبنان در صدد انتقال تجربیات خود در ترفندهای عبور موشک‌ها از گنبد آهنین به حماس و جهاد اسلامی است. از اینجا می توان روشی که محمود المبحوح یکی از برجسته‌ترین سران گردان‌های عزالدین القسام در امارات مورد ترور قرار گرفت را درک کرد، بعد از وی نیز تعدادی از افسران سوری که در پروژه های توسعه و انتقال موشک‌ها به لبنان و غزه کار می‌کردند، نیز ترور شدند.

شهاب تصریح کرد که خیلی زود هیئت صنایع نظامی اسرائیل خطر موجود در برابر گنبد آهنین خود را درک کرد و برنامه‌ راه‌اندازی آن را به روز کرد، بر این اساس این امکان فراهم شد که این سامانه‌ها به مکان‌های دیگر انتقال داده شوند تا مقاومت نتواند آتش خود را بر روی سکوهای ثابت این سامانه ها متمرکز کند. با این وجود تجربه کنونی موشک‌های القسام و گردان‌های قدس نشان می دهد که مقاومت در ناکارآمد سازی این سامانه موفق بوده است.

اسرائیل البته پیشتر نیز تاکتیک‌های عماد مغنیه را در عملیات سرب گداخته آزموده بود، چرا که  در آن زمان گردان های قدس موشک‌اندازهایی شش دهانه را استفاده می کردند که امکان مخفی کردن آن‌ها در زیر زمین وجود داشت. آن‌ها از راهبرد موشک‌های گسترده برای از بین بردن سامانه های ضدهوایی اسرائیل استفاده می‌کردند.

موشک‌هایی که از گنبد آهنین عبور می‌کنند/ آیا سرهای هیدرا از بدنش جدا می‌شوند؟
گزارش‌های اسرائیلی از شکست گنبد آهنین خبر می‌دهد

گزارش‌های اطلاعاتی و نظامی اسرائیلی‌ها نشان می‌دهد که شهرک نشینان این رژیم نباید امید زیادی به گنبد آهنین داشته باشند. برخی اطلاعات این گزارش‌ها عبارتست از:

-    در حال حاضر 200 هزار موشک از چهار گوشه سوریه، ایران، لبنان و غزه به سمت اسرائیل نشانه رفته است.

-    بر اساس ارزیابی‌های امنیتی اسرائیل، حزب‌الله می‌تواند روزانه هزار موشک به سمت سرزمین‌های اشغالی شلیک کند که صد موشک آن تل‌آویو را هدف قرار خواهد داد.

-    منطقه راهبردی غوش دان در مرکز سرزمین‌های اشغالی در معرض حمله 5 هزار موشک مقاومت قرار خواهد داشت که وزن هر کدام از آنها 880 کیلوگرم است.

-    موشک‌های ایرانی فاتح 110 که به احتمال فراوان حزب الله آنها را در اختیار دارد، قادر به تغییر مسیر خود بعد از شلیک خواهد بود.

-    گنبد آهنین نمی‌تواند با پهپادهای ایوب مقابله کند، به همین علت نیروهای هوایی اسرائیل باید با جنگنده های اف 16 آنها را تعقیب کنند یا به سامانه های دفاع هوایی دستور دهند تا با موشک های پاتریوت آن‌ها را هدف قرار دهد.

-    اسرائیلی ها همچنین از موشک‌های کورنیت می ترسند که اخیرا در سوریه اصلاح شده است. این ترس همچنین نسبت به موشک کاتیوشای با برد 200 کیلومتر که در اختیار حزب الله قرار دارد نیز وجود دارد. از سوی دیگر یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران مدتی پیش اعلام کرده است که حزب الله موشک هایی با برد 400 کیلومتر در اختیار دارد.

موشک‌هایی که از گنبد آهنین عبور می‌کنند/ آیا سرهای هیدرا از بدنش جدا می‌شوند؟
قواعد راهبردی مغنیه

بعد از گذشت هشت سال از جنگ تموز می توان گفت که قواعدی که عماد مغنیه در پرونده فلسطین ایجاد کرده، پیشرفت بی سابقه‌ای در عرصه مبارزاتی و اطلاعاتی داشته است. روزنامه یدیعوت آحارونوت چند روز پیش در مطلبی به این پیشرفت‌ها اشاره کرده است: دور تازه درگیری‌ها با حماس نگران کننده است، چرا که شاخصی از جنگ آینده با لبنان خواهد بود.

بحثی در مورد فساد موجود در داخل سوریه قبل از آغاز این بحران نیست، اما اولویت‌های مقاومت و ملاحظات سیاسی باعث شده بود تا حزب الله به نقد این رویکرد نپردازد. این موضوع باعث شده است تا برخی انتقادها در داخل لبنان از این حزب وجود داشته باشد مبنی بر اینکه موارد بدیهی حاکمیت را به نفع مصالح خود نادیده گرفته است.

حزب الله و ایران از مزاج عمومی ملت سوریه در سالهای اخیر مبنی بر ضرورت اقدام به اصلاحات منطقی و ضروری در کشور بی‌اطلاع نبودند. البته با این وجود سناریوهای تخریب سوریه، از داخل این کشور نبود و به دور از تهدیداتی بود که عماد مغنیه در ترسیم آینده منطقه آن را درک کرده بود. این سناریویی عقلانی بود که هر ناظری برای بررسی روند درگیریها در غزه یا لبنان و سوریه و عراق و ایران باید آن را پیگیری کند. البته صحبت از این تهدیدات بدون اینکه به ذکر جزئیات آن اشاره شود، محل توجه هر رهبر منطقه‌ای است.

بعد از جنگ لبنان بسیاری از مراکز مطالعاتی اسرائیل گزارش‌هایی را در مورد تغییر در دیدگاه‌های مبارزاتی ارتش سوریه بنا بر تجربه حزب الله منتشر کردند. در این راستا نیروهای زرهی سوریه در طول مرزهای اسرائیل مستقر شدند و نیروی دریای این کشور نیز مقادیر بیشتری از سامانه‌های هجومی و دریایی را دریافت کرده و ناوگان خود را با موشک های ضد زره بیشتری مجهز کردند.

همچنین ناوگان موشکی این کشور نیز ضمن همکاری با ایران بعد از جنگ 33 روزه تقویت شد.

به نظر می‌رسید که ارتش سوریه کم کم به سمت جنگ های غیر کلاسیک پیش می‌رود. البته در اینجا منظور ما جنگ با سلاح های شیمیایی یا بیولوژیک نیست، بلکه منظور جنگ‌های چریکی است.
موشک‌هایی که از گنبد آهنین عبور می‌کنند/ آیا سرهای هیدرا از بدنش جدا می‌شوند؟
تصمیم فرماندهی سوریه در بهره برداری از تجهیزات جنگ های غیر کلاسیک نیز نتیجه عبرت‌های برخاسته از جنگ لبنان بود. به همین علت است که صحبت در مورد منافع راهبردی اسرائیل از بحران سوریه؛ ضرورت مشغول کردن این ارتش به بحران داخلی و برداشتن وجهه تهدید آمیز آن برای اسرائیل مدنظر است.

در دسامبر سال 2007 آکادمی امنیت ملی تل‌آویو پژوهشی را تحت عنوان " آیا می‌توان سرهای هیدرا را از بدنش جدا کرد؟" منتشر کرد. این مقاله را دانی برکوویچ تهیه کرده بود که دو سال بعد به صورت کتاب منتشر شد. این مطالعه به بررسی عمیق عناصر قدرت مقاومت فلسطین و حزب الله لبنان پرداخت. ارتش سوریه محور اصلی بررسی های این کتاب بود.


برکوویچ با تحلیل عقلانی اینطور برداشت کرد که تضعیف حزب الله تنها با تبدیل کردن این حزب به بازیگر درجه دو در معادلات منطقه‌ای ممکن است. توصیه های برکوویچ و بعد از وی دهها تحلیلگر اسرائیلی اقداماتی را برای تضعیف سوریه ترسیم کرده بود.

سناریوهای اسرائیلی برای تضعیف سوریه

با آغاز بحران در شام، گزارش های اسرائیلی سناریوهای مختلفی را بر اساس منافع تل آویو ترسیم می کردند. یکی از این گزارش ها در ماههای اولیه بحران پیش بینی کرد که بحران سوریه به تحریک گروه های سلفی در لبنان منجر می‌شود و آن ها را به اقدامات مسلحانه علیه حزب الله می کشاند.

بعد از پایان جنگ ژولای در سال 2006 گزارش‌های اسرائیلی از انتقال تجربه‌های جنگی از حزب الله به سوریه خبر می‌دادند. اما در موازنه راهبردی جنگ 33 روزه مقدر این بود که سوریه در صدر برندگان این بازی معرفی شود.

تصویر سه جانبه مشهور که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران با بشار اسد رئیس جمهور سوریه و سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله انداختند نیز بخشی از این پیشرفت بود.

موشک‌هایی که از گنبد آهنین عبور می‌کنند/ آیا سرهای هیدرا از بدنش جدا می‌شوند؟
به دور از رد یا تایید کننده حضور حزب‌الله در سوریه، دیدگاه عقلانی به سادگی نشان می‌دهد که مقاومت به دنبال حمایت از پشتیبان خود است، پشتیبانی که در جنگ 33 روزه نیز از حمایت های لوجستیک و تکنولوژیکی آن به صورت غیر علنی برخوردار بود.

بعدها دیدگاه حزب الله با اظهارات سید علی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی همخوانی پیدا کرد، چرا که ایشان حوادث سوریه را مقدمه‌ای برای انتقال درگیری‌های این کشور در ابعاد سیاسی و امنیتی و نظامی به خیابان‌های تهران معرفی کردند.( البته نکته قابل توجه این است که در ابتدای بحران سوریه دیدگاه مقامات تهران در مورد این بحران یکی نبود، اما در نهایت حرف آخر را مواضع و ارزیابی‌های آیت‌الله خامنه‌ای زد و بعدها مشخص شد که همین ارزیابی‌ها درست بوده است.

تصمیم حزب الله بر ضرورت حمایت از دولت سوریه و شخص بشاراسد نیز با دیدگاه های آیت‌الله خامنه ای همخوانی داشت. به این ترتیب بود که روند بازسازی دولت سوریه با پر کردن شکاف‌های قبل آغاز شد. اسرائیلی ها این روند را اقدام ایران و حزب الله به ساخت ارتش مردمی سوریه با 50 هزار مبارز نامگذاری کردند.

از آنجائیکه تجربه نظامی حزب‌الله در این زمینه بسیار بالا بود، طبیعی بود که مواضع کنونی را در جلوی ارتش سوریه در اختیار بگیرد، این در حالی بود که رهبران مقاومت از هزینه‌ی مهم ترین تصمیم تاریخ خود آگاهی داشتند.

امروز بعد از گذشت سه سال و اندی از بحران سوریه به نظر نمی‌رسد که حزب الله در محاسبات خود شکست خورده باشد، بلکه تجربه‌های نظامی بسیار بیشتر از آنچه اسرائیلی‌ها فکر آن را می‌کنند به دست آورده است.

در مورد برخی از ابعاد این دستاوردها می‌توان به صورت تفصیلی مطالبی را مطرح کرد: ارتش اسرائیل در ابتدا به این نکته افتخار می‌کرد که در زمان هر حمله احتمالی می تواند سه برابر نیروهای مهاجم نیرو داشته باشد، اما حزب‌الله لبنان این معادله را به هم ریخت و دستاورد نظامی واقعی را برای خود محقق کرد. کسانی که می خواهند اطلاع بیشتری از این روند داشته باشند، می توانند در تعداد شهدای حزب الله لبنان در جریان معرکه القصیر و آمار تلفات طرف مقابل بررسی و دقت نظر کنند. حزب الله همین رویکرد را در بخش‌های دیگر سوریه نیز به کار بست.

همانطور که عماد مغنیه یکی از نظریه پردازان جنگی حزب الله در ابتدای فعالیت های مقاومت از تاثیر موشک های منحنی زن در روند مبارزه با اسرائیل سخن می گفت، تجربه سوریه نشان داد که دیدگاه های وی در مورد قاعده راهبردی دوم در افق درگیریها با اسرائیل نیز صحیح است.

دیدگاهی که معتقد است "هیچ قومی در خانه خود وارد جنگ نمی‌شود، مگر اینکه تحقیر شود."

حالا وقت نابودی گنبدآهنین با «هرمز1» است+ عکس


موشک هرمز 1

حالا وقت نابودی گنبدآهنین با «هرمز1» است


تا قبل از رونمایی از هرمز 1، هیچ موشک بالستیک ضد رادار در نیروهای مسلح دنیا وجود نداشته و نیروی هوافضای سپاه پاسداران در دستاوردی بسیار جالب که در نوع خود مشابهی ندارد، چنین موشک بالستیکی را رونمایی کرده است.
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، از زمان نبرد انگلستان در تابستان 1940 میلادی در جنگ جهانی دوم، اهمیت رادار به شکل خاصی توسط تمامی کشورهای صاحب تکنولوژی درک شد و صاحبان تکنولوژی در این بخش سریعا به سمت طراحی و ساخت انواع رادارها رفتند اما از همان زمان نیز کشورهای صاحب تکنولوژی به دنبال راه هایی برای غلبه بر رادارها بودند.

در طول سالهای بعد، روش های گوناگونی برای مقابله با رادارها استفاده شد که می توان از آن میان به حرکت جنگنده های مهاجم در ارتفاع پایین برای در امان ماندن از امواج رادار، استفاده از سامانه های جنگ الکترونیک برای کور کردن رادارها و بهره گیری از فناوری های پنهانکاری اشاره کرد.

اما راه دیگر در مبارزه با سامانه های راداری استفاده از موشک های ضد رادار بود که هنوز هم استفاده از آن در ارتش های مختلف جهان متداول است. در ابتدا باید دید اصولا موشک ضد رادار چیست و دارای چه مزیتهایی می باشد؟

به زبان ساده، موشک ضد رادار سلاحی است که از امواج رادار به منظور ردیابی بهره برده و به سمت منبع انتشار این امواج حمله می کند. به همین دلیل است که در زبان انگلیسی و در بسیاری از ترجمه های فارسی، با واژه موشک های ضد تشعشع رو به رو می شویم.

اولین کاربرد گسترده موشک های ضد رادار به زمان جنگ ویتنام باز می گردد.

در این جنگ بود که برای اولین بار موشک های سطح به هوا در حجم بالا مورد استفاده قرار گرفتند. سامانه پدافند هوایی SA-2 ساخت شوروی سابق تبدیل به یک کابوس واقعی برای یگان های پروازی آمریکا در ویتنام شده بود و تلفات بالایی را بر هواپیماهای آمریکایی وارد کرد. موشک ضد رادار AGM-45 شرایک یکی از اولین پاسخ های ویژه آمریکا به تهدید سامانه های سطح به هوا بود. این موشک آمریکایی به سمت امواج رادار موسوم به Fan Song که برای سامانه موشکی سام 2 به کار می رفت، رفته و آن را نابود می کرد.

موشک هرمز 1
موشک AGM-45

حمله هوایی آمریکا به لیبی در دهه 1980 میلادی ، عملیات طوفان صحرا در سال 1991 و همچنین عملیات ناتو بر فراز بوسنی در سال 1999 میلادی از جمله نبردهایی بود که در آن موشک های ضد رادار به وفور مورد استفاده قرار گرفته و عمدتا توانستند سامانه های راداری خصوصا گونه های با تحرک پایین تر را با موفقیت مورد اصابت قرار بدهند.

در دوران جنگ تحمیلی نیز ارتش بعثی با حمایت متحدان غربی خود توانسته بود به مدل هایی از این موشک دست پیدا کند و علی رم تدابیر فرماندهان مبتکر کشورمان در آن زمان، خسارت های مادی و معنوی مختلفی را به سامانه های دفاعی کشورمان وارد کرد.

موشک های ضد رادار اما گونه های مختلفی دارند. موشک های هوا به سطح مثل AGM-88 آمریکایی و یا KH-31 روسی از جمله معروف ترین موشک های ضد رادار هوا پرتاب هستند. اما در بخش سطح به سطح نیز می توان از برخی از موشکهای ضد کشتی با قابلیت ضد رادار نام برد.

برای نمونه موشک فرانسوی اگزوست و یا موشک ضد کشتی روسی P_700 دارای قابلیت "اشیانه یاب راداری" هستند که همان بحث تعقیب امواج راداری تولید شده از رادار یک شناور و حمله به منبع آن است.

موشک هرمز 1
موشک KH-31

موشک های سطح به هوا با قابلیت ضد رادار نیز در جهان وجود دارد. با توجه به نقش برجسته هواپیماهای هشدار زودهنگام هوابرد در نبردهای امروزی، چندین مدل از موشک های سطح به هوا به منظور یافتن امواج راداری این گونه پرنده ها و حمله به آن ها تغییر یافته اند که از این میان می توان به موشک های S-200 و S-300 روسی و HQ-9 چینی اشاره کرد.

گونه هایی از موشک های هوا به هوا نیز به همین منظور توسعه یافتند که از این می توان به R-27P و KS-172 روسی اشاره کرد. این موشک های نیز با استفاده از قابلیت آشیانه یاب راداری بر روی منبع تششع قفل کرده و به سمت آن حرکت می کنند. مزیت بزرگ این سلاح ها این است که عملا دشمن را در موضع تدافعی قرار داده و او را مجبور به از کار انداختن بخشی از سامانه های خود می کند. برای فهم این مسئله به این توضیحات توجه کنید:

«اصولا یک موشک ضد رادار و یا به عبارت سلاحی با قابلیت آشیانه یاب راداری از امواج ساطع شده از رادار و سیستم های جنگ الکترونیک خود دشمن برای یافتن و حمله به آن بهره می برد. این در حالی است که در زمان استفاده از جستجوگر رادار خودی، شما باید هدف را با استفاده از رادار خود شناسایی و بر روی آن قفل کرده و شلیک کنید. اما در زمان استفاده از موشک های ضد رادار می توان در حالت جستجوی غیر فعال منتظر امواج راداری دشمن شده و موشک مورد نظر را به سمت منبع آن پرتاب کرد.»

ورود هرمز به سازمان رزم سپاه

اما نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دستاوردی بسیار جالب که به نوعی در نوع خود در جهان مشابهی ندارد موشک ضد رادار بالستیکی را با نام هرمز -1 رونمایی کرد. این موشک برای اولین بار در جریان بازدید فرماندهی کل قوا از نمایشگاه دستاوردهای این نیرو به همراه موشک ضد ناو "هرمز – 2 " رونمایی شد.

بررسی های مشرق نشان می دهد که در دنیا تا قبل از رونمایی از این موشک، هیچ موشک بالستیک ضد رادار در نیروهای مسلح دنیا وجود نداشته یا حداقل هیچ ارتشی اقدام به اعلام این موضوع یا تلاش برای ساخت آن نداشته است.

موشک هرمز 1
موشک های هرمز 1 و 2

در نگاه اول می توان مشاهده کرد که این دو موشک جدید، شباهت زیادی به موشک های سری فاتح 110 داشته و می توان گفت که هرمز 1 و 2 نیز به نوعی اعضای جدید خانواده موشک های پر قدرت، دقیق و استراتژیک فاتح 110 هستند.

موشک هرمز 1
فاتح 110

در جریان یک گفت گوی تلویزیونی، سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوای فضای سپاه پاسداران به تشریح مشخصات این سامانه ها پرداخت. بر این اساس، برد موشک هرمز 1 در حدود 300 کیلومتر اعلام و سرعت موشک هرمز 2 نیز بین 4 الی 5 برابر سرعت صوت بیان شد. با توجه به شکل و ظاهر بسیار شبیه به هم هر دو سامانه، می توان اینگونه گمانه زنی کرد که سرعت موشک هرمز – 1 نیز در همین حدود 5 ماخ است.

اما هرمز 1 دارای چه مزایای و ویژگی های خاصی است؟

 موشک هرمز 1 بر خلاف موشکی مثل خلیج فارس که از هدایت اپتیکی بهره می برد و یا موشک فاتح 110 که از یک جستجوگر راداری استفاده می کند، از جستجوگرهای امواج راداری بهره برده و در به منبع انتشار آنها حمله می کند.

موشک های بالستیک در این برد معمولا تا ارتفاع حدودا 60 کیلومتری بالا رفته و سپس حرکت به سمت هدف را آغاز می کنند. در این ارتفاع دمای هوا در حدود منفی 13 درجه سانتی گراد بوده و سرعت صوت نیز در این ارتفاع در حدود 323 متر بر ثانیه و یا به عبارتی 1163 کیلومتر بر ساعت است.

با رسیدن به سرعت 5 ماخ، در حقیقت سرعت موشک مورد نظر به حدود 5815 کیلومتر در ساعت می رسد.  این سرعت در واحد متر بر ثانیه، در حدود 1600 متر بر ثانیه است و این بدین معنا است که موشک مورد نظر با این سرعت در زمانی برابر با 187 ثانیه یا به عبارت 3 دقیقه و 7 ثانیه به هدف خود در فاصله 300 کیلومتری می رسد.

وزن سر جنگی این موشک به طور رسمی اعلام نشده است اما با توجه به شباهت آن به خانواده موشکهای فاتح 110 و همچنین موشک خلیج فارس، می توان وزن سرجنگی این موشک را در حدود 600 الی 650 کیلوگرم تخمین زد.

این وزن سرجنگی به همراه سرعت بالای موشک در هنگام برخورد هرمز-1 را برای هر هدف به یک کابوس واقعی بدل می کند. همان گونه که در تصاویر مربوط به آزمایش این موشک نیز مشخص شد هرمز – 1 توانسته است کانتنری به طول تنها 6 متر را که راداری بر روی آن نصب شده بود را منهدم کند که دقت و عملکرد فوق العاده ای محسوب می شود.

آزمایش موشک هرمز 1


یکی از هدف های بالقوه این موشک، می تواند سامانه دفاع هوایی مشهور و پرادعای پاتریوت باشد که در جریان همان مصاحبه سردار حاجی زاده به آن نیز اشاره شد.

سامانه پاتریوت که در حال حاضر ستون فقرات پدافند هوایی آمریکا و متحدانش را تشکیل داده، می تواند با طیفی از اهداف هوایی مثل هواپیماهای رزمی، پهپادها و موشک های بالستیک و کروز درگیر شود. موشک پاتریوت بر خلاف تبلیغات گسترده ای که در مورد آن شده است دارای نقاط ضعفی هم هست که از جمله آن می توان به از کار افتادن سامانه نرم افزاری آن در هنگام پردازش حجم بالای اطلاعات، چندین مورد سرنگون کردن هواپیماهای خودی در جریان عملیات طوفان صحرا و عدم موفقیت در برابر موشک های اسکاد عراقی در همان جنگ اشاره کرد.

در هر حال پاتریوت تحت چندین مرحله ارتقاء قرار گرفته و امروزه به عنوان PAC-3 در حال خدمت است.

اما چند نکته در مورد پاتریوت وجود دارد که آن را در برابر سامانه ای مثل هرمز – 1 آسیب پذیر می کند. اولا که سامانه پاتریوت از چندین بخش مختلف تشکیل شده و از تحرک کافی برخوردار نیست. بر اساس اطلاعات موجود، این سامانه برای تغییر جهت و عوض کردن محل استقرار خود به 30 دقیقه زمانی نیاز دارد در حالی که موشک هرمز 1 مسافت 300 کیلومتر را در حدود 3 دقیقه طی می کند.

موشک هرمز 1
رادار و پرتاب گر موشک پاتریوت

برد درگیری موشک پاتریوت در حدود 160 کیلومتر و ارتقاع درگیری آن 24 کیلومتر است. این بدین معنا است که خود موشک پاتریوت از زمان رصد موشک هرمز – 1 تا لحظه برخورد آن تقریبا تنها 1.5 دقیقه فرصت دارد. فراموش نکنیم که سامانه پاتریوت باید هدف خود را کشف، رهگیری کرده و سپس روی آن قفل کرده و موشک های خود را به سمت آن شلیک کند. فرآیندی که خود نیز تا حدودی زمان بر است.

یکی از نکات مثبت در مورد موشکهای ضد رادار این است که این سامانه ها در بسیاری از مواقع دشمن را مجبور می کنند که رادارهای خود را خاموش کرده تا موقعیت خود را در اصطلاح لو ندهند. این مسئله خود نیز یک نکته مثبت برای طرف مقابل محسوب شده و به نوعی شکافی را در سپر دفاعی طرف مقابل ایجاد می کند.

در این شرایط موشک های دیگر مثل فاتح 110 می توان برای حمله به هدف مورد نظر استفاده کرد.

هدف دیگری که می توان بر ضد آن از موشک هرمز 1 استفاده کرد، شناورهای نظامی هستند. فراموش نکنیم که موشک هرمز -1 یک موشک ضد رادار است و به دنبال امواج راداری حرکت می کند. سردار حاجی زاده خود در این مورد می گوید: «هرمز 1 ضد رادار است و می‌تواند رادارهای روی ناو هواپیمابر یا یک سایت پاتریوت در خشکی و یا یک سایت راداری جستجو‌گر را منهدم کند.»

این مسئله به این معنا است که نوع هدف برای هرمز-1 مطرح نیست و این موشک به دنبال امواج راداری به هر هدفی، چه بر روی خشکی و چه سطح آب حمله می کند.

باید توجه داشت که به طور کلی ناوهای هواپیمابر آمریکایی کلاس نیمیتز مثل ناو هواپیمابر جرج بوش از سه سامانه برای جستجوی هوایی بهره می برند؛ یکی رادار سه بعدی مدل " AN/SPS-48E " ، دیگری رادار دو بعدی " SPS-49A(V)1 " و دیگری سامانه " TAS " مارک 32.

موشک هرمز 1
ناو هواپیمابر جرج بوش

رادار " AN/SPS-48E " یک رادار سه بعدی جستجو گر هوایی است که در دو باند E و F و در فرکانسهای 2 تا 4 گیگاهرتز فعالیت می کند. این رادار در حدود 2 تن وزن داشته و در هر دقیقه می تواند 15 چرخش 360 درجه داشته باشد. این رادار اطلاعات کاملی را در خصوص فاصله، ارتفاع و سمت هدف مورد نظر را در اختیار کاربر می گذارد.

موشک هرمز 1

شرکت سازنده این رادار رسما اعلام کرده است که این رادار می تواند اهدافی را در فاصله 460 و ارتفاع 30 کیلومتری شناسایی کند. اطلاعات بدست آمده از این رادار برای تغذیه و هدایت سامانه های موشکی موجود در این ناو مثل سیستم Sea Sparrow و یا سامانه های موجود بر روی سایر شناورهای همراه ناو هواپیمابر مورد استفاده قرار می گیرد.

رادار بعدی که بر روی این ناوها نصب شده است رادار دو بعدی SPS-49A(V)1 ساخت شرکت ریتهون است. این رادار برد بلند نیز وظیفه جستجو و کشف اهداف هوایی در ارتفاع پایین و بالا را داشته و می تواند اطلاعات بدست آمده را با سایر سیستم های موجود بر روی ناو هواپیمابر و یا کشتی های همراه آن به اشتراک بگذارد.

موشک هرمز 1
رادار دو بعدی SPS-49A(V)1

این رادار برد بلند در باند ال و در فرکانسهای 851 تا 942 مگا هرتز فعالیت می کند و می تواند تا فاصله 474 کیلومتری و تا ارتفاع 45 کیلومتری را کاوش کند. این رادار به صورت اختصاصی برای بحث جنگ ضد هوایی طراحی شده و در صورت لزوم توان پشتیبانی از رادارهای سه بعدی را نیز دارد.

در این رادار از پردازنده های دیجیتال با قابلیت تجزیه و تحلیل سریع اطلاعات استفاده شده و از مقاومت بالایی در برابر اخلال های الکترونیکی برخوردار است.

اما سومین سامانه راداری موجود در این ناوها، سیستمی موسوم به "TAS" است که به صورت اختصاصی برای شناسایی ، رهگیری و اندازه گیری میزان تهدید اهداف هوایی با سطح مقطع راداری پایین در ارتفاع بسیار بالا و یا پایین طراحی و ساخته شده است. این سامانه که در فرکانس 1215 تا 1400 مگاهرتز فعالیت می کند در حقیقت بخشی از سامانه کنترل آتش موشکی مارک 91 است که بر اساس اطلاعات به دست آمده از "TAS" ، به درگیری با اهداف هوایی می پردازد.

تمامی رادارهای فوق که وظیفه کشف و شناسایی و جستجوی محیط اطراف ناوهواپیمابر را بر عهده دارند از گونه رادارهای فعال هستند و با فرستادن امواج به اطراف فعالیت می کنند که این امر آنها را به اهدافی مناسب برای موشک هرمز -1 تبدیل می کند. اصابت حتی یک فروند از موشکهای هرمز 1 به پل فرماندهی ناوهای هواپیمابر آمریکا که محل قرار گیری این رادارهای می باشد به راحتی می تواند این شناورهای عظیم را از حالت عملیاتی خارج کند.

باید گفت نکته دیگر در مورد سامانه موشکی هرمز -1 بحث تحرک بالای این سامانه است که بر روی یک پرتابگر با تحرک بالا قرار دارد. شلیک این موشک به همراه شلیک موشکی مثل خلیج فارس می تواند برای هر دشمنی در سطح دریا یک کابوس واقعی باشد، زیرا حالا دشمن با دو نوع موشک فوق العاده سریع رو به رو است که از دو سیستم هدایتی کاملا متفاوت بهره برده و مقابله با هر کدام از آنها مشکلات خاص خود را دارد.

در عین حال، با توجه به تلاش گسترده رژیم صهیونیستی برای قتل عام گسترده مردم بی دفاع فلسطین اشغالی و حملات اخیر این رژیم به غزه، انتقال چنین موشک هایی به حامیان و رزمندگان مقاومت در اطراف رژیم صهیونیستی می تواند ضمن از بین بردن گنبد آهنین و سایر سامانه های دفاعی و پدافندی اسرائیل در زمین و دریا، شرایط لازم را برای انتقام گیری از کشتار دهها کودک مطلوم فلسطینی در طول روزهای اخیر را فراهم کرد.

جدیدترین تصویر از جنگنده پنهانکار چین


اخیرا جدیدترین تصویر از جنگنده پنهان کار J-20 ساخت صنایع هوایی چین در فضای مجازی منتشر شده است. این جنگنده همچنان مراحل آزمایش را پشت سر می گذارد.
جدیدترین تصویر از جنگنده پنهانکار چین

آشنایی با گران‌ترین شکست نظامی تاریخ +عکس


آشنایی با گران‌ترین شکست نظامی تاریخ +عکس
سوخوی 35 با توجه به دارا بودن قابلیت تغییر بردار رانش در دو موتور خود قابلیت انجام مانورهای فوق العاده سنگین از جمله مانور معروف کبری و چرخ ش های 180 درجه با زاویه بسیار تنگ را دارد که البته هیچ کدام از این مانورها از
جنگنده تهاجمی مشترک F-35 JSF ساخت شرکت لاکهید مارتین آمریکا که قرار است در آینده تبدیل به ستون فقرات یگان جنگنده ارتش آمریکا و متحدانش بدل شود هر روز با دردسری جدید رو به رو می شود.

مشکلات نرم افزاری، نشت روغن از درون جنگنده و آخرین مورد، بروز انفجار در موتور از جمله دلایلی است که بارها به خاطر آن ناوگان این جنگنده زمین گیر شده است. آخرین اتفاق فاجعه بار برای برنامه اف 35 زمین گیر شدن کل ناوگان این جنگنده و عدم شرکت آن در نمایشگاه هوایی فارنبرو در انگلستان (که در حال برگزاری است) به دلیل حادثه انفجار در موتور آن بود.

این پروژه که تا کنون چیزی در حدود 1 تریلیون دلار هزینه در بر داشته و به عنوان گران ترین پروژه تسلیحاتی تاریخ شناخته شده است شاید چیزی بیشتر از یک فاجعه تمام عیار برای آمریکا و متحدانش نباشد. در این مطلب نگاهی دقیق تر به این جنگنده آمریکایی و مشکلات آن خواهیم داشت.


خانواده جنگنده های F-35JSF

می توان این گونه گفت که آمریکایی ها به نوعی قصد دارند تا با برنامه اف 35 تجربه موفق جنگنده افسانه ای اف 4 فانتوم ساخت شرکت مکدانلد داگلاس را زنده کنند. این جنگنده به طور همزمان در نیروی هوایی، دریایی و سپاه تفنگداران دریایی آمریکا خدمت کرده و بازار صادراتی بسیار خوبی را نیز برای آمریکا به وجود آورد.

نیروی هوایی ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک به 190 فروند فانتوم را خریداری کرد. اما برای جانشینی فانتوم هر کدام از بخش های نیروی های مسلح آمریکا به دنبال نیاز های جدید خود رفتند و جنگنده های جدیدی مثل F-14 ، F-15 ، F-16 ، F-18 ، AV-8B و A-10 از جمله پرنده های رزمی بودند که هر کدام بخشی از وظایف فانتوم را در نیروهای مسلح آمریکا بر عهده گرفته و در ضمن به متحدین این کشور نیز در بسیاری از نقاط جهان صادر شدند.


هواپیماهایی که اف 35 جایگزین آنها خواهد شد

F-35 در سه مدل A ، B و C طراحی و ساخته شده است که مدل A متعلق به نیروی هوایی ، مدل B متعلق به سپاه تفنگداران دریایی و مدل C متعلق به نیروی درایی آمریکا است. دیگر کشورهای حاضر در این طرح عبارت اند از : انگلستان، نروژ، هلند، ترکیه، دانمارک، رژیم صهیونیستی، استرالیا، کانادا، ایتالیا و سنگاپور.

با ورود به فضای قرن بیست و یکم و پایان جنگ سرد و تغییر کلی فضای نبردها آمریکایی ها به دنبال این قضیه رفتند که شاید بتوانند تجربه موفق فانتوم را یک بار دیگر تکرار کنند. ولی باید گفت که مشکلات از همین نقطه آغاز می شود.

جنگنده جدید می بایست پنهان کار بوده و در همچنین در مدل مورد استفاده برای سپاه تفنگداران دریایی قابلیت نشست و برخواست عمودی مثل جنگنده هریر را نیز داشته باشد. علاقمندان به هوانوردی حتما مطلع هستند که فانتوم با وجودی که در ابتدا یک جنگنده ناونشین بود اما با کمترین تغییر ممکن، خصوصا در بخش طراحی کلی بدنه و سامانه پیشران به خدمت سایر نیروهای آمریکایی و مشتریان جهانی در آمد و در آن زمان خبری از طراحی پنهانکار، قابلیت حمل تسلیحات در داخل بدنه و یا قابلیت عمود پروازی نبود.

برای فهم بهتر این مسئله خوب است به سراغ یک مقایسه بین جنگنده اف 35 به عنوان یک پرنده پنهان کار نسل پنج و جنگنده روسی سوخوی 35 به عنوان یک جنگنده نسل 4++ داشته باشیم. در نگاه اول شاید بسیاری از افراد تصور کنند که اف 35 به راحتی سوخوی روسی را از میان برمی دارد اما مطالعات انجام شده توسط خود غربی ها حقایق بسیار جالبی را در مورد این به اصطلاح ابر جنگنده آمریکایی مشخص می کند.

F-35
سوخوی 35

در ابتدا با یک سری از مولفه های ساده پروازی مثل برد، سرعت و سقف پروازی شروع می کنیم. برد جنگنده اف 35 با سوخت قابل حمل در درون بدنه خود در مدل A در حدود 2200 کیلومتر و برای سوخوی 35 در حدود 1800 کیلومتر است. البته سوخوی 35 می تواند با حمل یک مخزن سوخت 6 هزار لیتری در زیر بدنه خود به راحتی برد را 4500 کیلومتر افزایش دهد.

در زمینه سقف پروازی عدد مورد نظر برای هر دو پرنده در حدود 18 کیلومتر از سطح زمین است. در بخش سرعت اما سوخوی 35 با قابلیت پرواز با سرعت بیش از 2 برابر سرعت صوت دست برتر را نسبت به اف 35 که بیشترین سرعت آن 1.6 ماخ است را دارد.

در بحث ارتفاع عملیاتی خصوصا برای نبردهای هوا به هوا این عدد برای اف 35 در حدود 7 کیلومتر یا به عبارتی 25 هزار پا و برای سوخوی 35 در حدود 40 هزار پا یه به عبارتی 12 کیلومتر است. این اعداد در بحث شلیک های فراتر از میدان دید بسیار موثر هستند. نکته این جاست که بر اساس اصول فیزیک هواپیمایی که از ارتفاع بالاتر و با سرعت بیشتر موشکی را پرتاب کند سلاح پرتاب شده خود را به برد و سرعت بیشینه می رساند.
 
در این جا این سوال پیش میاید که آیا هواپیمای اف 35 نمی تواند سوخوی 35 را زودتر شناسایی کند؟

برای پاسخ به این سوال به رادارها و سامانه های شناسایی در دو هواپیما اشاره می کنیم. هر دو هواپیما از رادار باند ایکس آرایه فازی بهره می برند که برای اف 35 این مدل APG-81 از نوع فعال و برای سوخوی 35 مدل Irbis-E از نوع غیر فعال است. هر دو رادار تقریبا از توانایی های مشابهی در این بخش برخوردار هستند و اف 35 در این بخش خصوصا به خاطر این که در بخش جلویی خود از کمترین سطح مقطع راداری برخوردار است به نظر دست بالا را دارد.

F-35
مقایسه پوشش راداری اف 35 و سوخوی 35
اما سوخوی 35 یک رادار کمکی باند L در اختیار دارد که به طور خاص در فلپ های جلویی بال هواپیما نصب شده و به صورت اختصاصی برای کشف اهداف پنهان کار طراحی شده است و به سوخوی 35 در کشف اهداف پنهان کار کمک می کند. همچنین باید به این مسئله اشاره که مجموعه راداری و سنسورهای اف 35 توان جستجوی محیطی به زاویه 120 درجه در مقابل خود را داشته و این در حالی است که این عدد برای سوخوی 35 240 درجه می باشد.

F-35
محل قرارگیری رادارهای باند ال در سوخوی 35
در ضمن باید به این نکته نیز اشاره کرد که در بحث برد موشک های فراتر از میدان دید برتری متعلق به سوخوی 35 بوده و موشک هایی مثل سری R-77 از برد بیشتری نسب به موشک اصلی میان برد اف 35 یعنی امرام برخودار است.

هواپیمای اف 35 به سامانه AAQ-40 که یک سیستم الکترواپتیک است و در زیر بدنه نصب شده مجهز است. این سامانه توان کشف اهداف هوایی و زمینی را داشتی ولی بیشتر توجه و تمرکز این سامانه بر روی جستجوی اهداف زمینی می باشد.

در مقابل هواپیمای سوخوی 35 به یک سامانه پیشرفته جستجوی فروسرخ پیشرفته مجهز است که عمدتا از آن برای کشف اهداف هوایی بهره می برد. بر اساس اطلاعات مندرج در پایگاه اینترنتی Air Power Australia  این سامانه نصب شده بر روی هواپیمای سوخوی 35 که البته بر روی سایر اعضای خانواده فلانکر مثل سوخوی 30 نیز نصب شده است به راحتی توان کشف اف 35 را پیش از رسیدن به برد لازم برای پرتاب موشک را دارد.

 این مسئله را نیز به یاد داشته باشید که موتور مورد استفاده در اف 35 یعنی F-135 ساخت شرکت پرات اند ویتنی یکی از داغ ترین موتورها در دنیای امروز به حساب می آید که تشعشعات فروسرخ گسترده ای را پخش کرده و کشف آن را به وسیله سامانه های جستجو گر فروسرخ آسان تر می کند.

حال به بحث پرتاب موشک و دفاع در برابر حملات در برابر موشک های هدایت راداری می پردازیم. موشک اصلی اف 35 برای نبردهای فراتر از میدان دید موشک AIM-120 امرام در مدل C است که البته در حال حاضر کار بر روی مدل D نیز به عنوان مدل پیشرفته تر ادامه دارد. در مقابل هواپیمای سوخوی 35 با موشک های سری R-27 و R-77 برای نبرد در فواصل دور مجهز شده است.

F-35
موشک AIM-120

ذکر نکاتی در اینجا مهم به نظر می آید ، اول این که موشک روسی R-77 از لحاظ برد دست برتر را نسبت به امرام آمریکایی دارد و این برتری همچنین در زمینه مانور پذیری به لطف طراحی باله های صلیبی شکل در انتهای این موشک نیز تضمین شده است. در عین حال و همان گونه که در ابتدای متن نیز اشاره شد ارتفاع پروازی بالاتر و همچنین سرعت بیشتر سوخوی 35 در بحث بدست آوردن برد و شتاب بیشینه در موشک مذکور بسیار مهم است.

F-35
موشک R-77

مسئله دیگر بحث سامانه های جنگ الکترونیک و مانور پذیری هر دو پرنده است. با نگاهی به تاریخ نبردهای هوا به هوا خصوصا با استفاده از موشک های هدایت راداری یک نکته مشخص می شود و آن هم این که در بسیاری از موارد قربانیان موشک های هدایت راداری پرنده های ضعیف تر از لحاظ سامانه های الکترونیکی و همچنین مانور پذیری بودند.

اکثر پیروزی های هوایی بدست آمده به وسیله موشک آمریکایی امرام تا کنون بر علیه هواپیماهایی چون میگ 21 و میگ 29 آن هم در مدل A بدست آمده است که تقریبا فاقد هر گونه سامانه جنگ الکترونیک بودند.

F-35
کابین سوخوی 35

F-35
کابین اف 35

اما در بحث نبردهای فاصله نزدیک بحث بسیار جالب تر می شود. بر اساس نوع طراحی اف 35 این جنگنده در زمانی که نیاز به حمل محموله خود در درون بدنه برای رعایت اصول پنهان کاری دارد توان حمل موشک های فروسرخ را نخواهد داشت. موشک های فروسرخ در صورت لزوم در زیر بالها نصب خواهند شد که در آن صورت نکته مثبت اصلی این جنگنده یعنی پنهانکاری آن از بین خواهد رفت.

مسئله بعدی بحث مانور پذیری دو هواپیما است. سوخوی 35 با توجه به دارا بودن قابلیت تغییر بردار رانش در دو موتور خود قابلیت انجام مانورهای فوق العاده سنگین از جمله مانور معروف کبری و چرخ ش های 180 درجه با زاویه بسیار تنگ را دارد که البته هیچ کدام از این مانورها از عهده اف 35 بر نخواهد آمد.

در بحث توپ نیز باید گفت که سوخوی 35 دارای یک توپ 30 میلی متری و اف 35 دارای یک توپ 25 میلی متری است. مشخص است که قدرت تخریب توپ روسی بیشتر بوده و در صورت برخورد یک یا چند گلوله آن به بدنه یا موتور اف 35 نبرد برای جنگنده آمریکایی پایان یافته است. و حال نکته این است که این نتایج در برابر یک جنگنده نسل 4++  بدست آمده است. تصور کنید با ورود جنگنده های نسل 5 روسی و چینی چه بر سر اف 35 خواهد آمد.

F-35
T-50 جنگنده نسل 5 روسها

پیش از آن که به ادامه مطلب بپردازیم بد نیست تا نگاهی به قیمت ها نیز داشته باشیم . قیمت هر فروند اف 35 برای مدل A : 124 ، مدل B : 158 میلیون و برای مدل C : 142  میلیون دلار و برای سوخوی 35 روسی بین 45 تا 65 میلیون دلار است.

اما نتایج جالب تری نیز در جریان یک شبیه سازی کامپیوتری در سال 2008 بدست آمد. رزمایشی به نام " Pacific Vision " که در آن نبردی شبیه سازی شده بین جنگنده های آمریکایی اف 18 ، اف 22 و اف 35 با جنگنده های سوخوی 30 و سوخوی 35 درگرفت.

در این نبرد شبیه سازی جنگنده های اف 18 و اف 35 تقریبا به طور کامل نابود شدند و تعداد معدودی از اف 22 ها باقی ماندند. این شبیه سازی در اصل مربوط به نبردی با کشور چین بر سر تایوان بوده است. بر اساس اطلاعات درز کرده از این رزمایش که به درخواست اتاق فکر RAND منتشر شده است در سه مرحله نیرویی به قدرت 240 فروند جنگنده از مدل های اف که در بالا نام برده شده به نبرد با سوخوهای چینی رفتند.

در زمان حمله اف 18 ها هیچ کدام از آنها بازنگشتند، از 240 فروند اف 35 تنها 30 فروند بازگشتند و از گروه 240 فروندی اف 22 ها 139 فروند بازگشتند.

این گروه از جنگنده با تانکرهای سوخت رسان و 4 فروند آواکس پشتیبانی می شدند. البته باید این نکته را در این جا ذکر کنیم که در کل 187 فروند اف 22 عملیاتی در جهان وجود دارند و در پایگاه های مختلف این کشور در نقاط مختلف جهان گرد آمده اند و تصور حتی جمع آوری حتی 187 رپتور در یک مکان  آن هم در برابر دشمنی مثل چین که توان موشکی فوق العاده بالایی خصوصا برای نابودی پایگاه های هوایی آمریکا در اطراف خود را دارد بیشتر به یک دیوانگی شبیه است.

F-35
اف 22 رپتور

اما نکته جالب تر جلسه کمیته دفاعی کشور استرالیا با تعدادی از کارشناسان به تاریخ 7 فوریه 2012 است که در آن به نکات جالبی در مورد این رزمایش و نتایج آن اشاره شده است.

ظاهرا در جریان این برگزاری این رزمایش تعدادی از نظامیان استرالیایی نیز حضور داشته اند. بر اساس صحبت های صورت گرفته در این جلسه ، جنگنده های سوخوی 35 در جریان این رزمایش به سرعت آواکس های طرف مقابل را هدف قرار دادند. البته این امر با استفاده از موشک های سری KS-172 که در روسیه در دست ساخت است کاملا ممکن می باشد.

این موشک های دور برد هوا به هوا به طور اختصاصی برای هدف قرار دادن تانکرهای پرنده سوخت رسان و هواپیماهای آواکس طراحی و ساخته شده اند. البته بعد از درگیر شدن هواپیماها در این رزمایش سوخت رسان ها نیز نابود شدند.

F-35
موشک KS-172

از دیگر مطالبی که در این جلسه به آن اشاره شده است این است که موتور جنگنده اف 35 حرارتی در حدود 871 درجه سانتی گراد را تولید می کند که کشف و شناسایی آن برای سامانه های کشف فروسرخ که امروز بر روی اکثر جنگنده های مدرن روسی نصب شده است بسیار آسان می کند.

این جنگنده در هر ثانیه 3.38 کیلوگرم سوخت مصرف می کند و اگر پشتیبانی سوخت رسان ها نباشد زمان بسیار کمی برای اف 35 به جهت ماندن در آسمان و نبرد وجود خواهد داشت.

F-35
سامانه جستجوگر فروسرخ بر روی سوخوی 27

مشکل بزرگتر برای متحدان آمریکا وجود دارد که در نقاط مختلف دنیا قرار است این جنگنده را تهیه کرده و از آن برای دفاع از خود بهره ببرند. استرالیا یکی از این کشورهاست که ممکن است به دلیل انتخاب این جنگنده شدیدا ضرر کند. مدل های صادراتی که قطعا ضعیف تر بوده و می تواند مشکلات بیشتری را نیز ایجاد کند.

به نظر بیش از این پرداختن به مشکلات تکنیکی و فنی این جنگنده از حوصله این مکان خارج باشد. اما مطمئنا برای شما هم این سوال پیش آمده است که چگونه این جنگنده تا به امروز به راه خود ادامه داده و همچنان مقامات آمریکایی از آن دفاع می کنند. پاسخ این سوال را باید نه در بحث های نظامی و فنی و بلکه در راهروهای کاخ سفید، پنتاگون و خصوصا کنگره آمریکا پیدا کرد.

بر اساس اطلاعات موجود تنها در سال 2012 میلادی شرکت لاکهید مارتین به 425 عضو کنگره آمریکا از تعداد کل 535 عضو کمک مالی پرداخت کرده است.

یکی از توجیهات بزرگ این نمایندگان برای حفظ برنامه "JSF" بحث اشتغال زایی است. بر اساس اطلاعات منتشره در روزنامه لس آنجلس تایمز نزدیک به 127 هزار شغل مستقیم و غیر مستقیم از طریق این برنامه در نقاط مختلف آمریکا ایجاد شده است.

 و از طرف دیگر این شرکت لاکهید مارتین در سالهای اخیر اخیر میلیارد ها دلار به شکل قراردادهای مختلف از دولت آمریکا دریافت کرده است. این شرکت در حال حاضر بزرگترین پیمان کار دفاعی آمریکا به حساب آمده و در عین حال گران ترین پروژه نظامی تاریخ نیز به این شرکت سپرده شده است. منابع مستقل آمریکایی اعتقاد دارند که نزدیک به هزاران نفر از اعضای دولت، وزارت دفاع و کنگره آمریکا از جمله لابی گرهای فعلی شرکت لاکهید مارتین و برنامه اف 35 هستند و اجازه کنسل شدن آن را نخواهند داد.

با این وجود مقامات آمریکایی همچنان بر موفقیت طرح F-35 تاکید دارند و حتی به دنبال یافتن مشتری های جدیدی نیز برای آن هستند. به نظر به دلایلی غیر فنی که به بخشی از آن در اواخر این نوشته اشاره شد این طرح همچنان ادامه خواهد یافت ، طرحی که می تواند به قیمت از بین رفتن برتری هوایی آمریکا در آینده منجر شود.

موشک لیزری مقاومت؛ بزرگترین تهدید برای اسرائیل


موشک کورنیت
موشک لیزری مقاومت؛ بزرگترین تهدید برای اسرائیل

رسانه های رژیم اسرائیل موشک های ضد زره لیزری "کورنیت" را بزرگترین تهدید نیروهای این رژیم در جریان یورش زمینی به نوار غزه دانستند.

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، سایت صهیونیستی " ISRAEL DEFENSE " نوشت: موشک های ضد زره روسی "کورنیت" بزرگترین تهدید نیروهای اسرائیل به شمار می رود که عملیات زمینی خود علیه غزه را آغاز کرده اند.

به نوشته این پایگاه، نیروهای رژیم اسرائیل در شمال نوار غزه با گروهی از مبارزان فلسطینی برخورد کردند که علیه آنها از موشک های کورنیت استفاده کرده و توانستند سه نظامی از جمله یک افسر را به شدت زخمی کنند.

این پایگاه افزود: ارتش اسرائیل حتی پیش از این درگیری نیز موشک های کورنیت را بزرگترین تهدید نیروهای زمینی خود می دانست که به نظر می رسد از سوریه وارد غزه شده باشد.

کورنیت جزو نسل سوم موشک های ضد زره محسوب می گردد و بیشتر برای انهدام انبار سوخت زرهی، انهدام سیستم های زره ای فعال مجهز به مواد منفجره برای انهدام موشکهای ضد زره از نوع ERE و زره های مستحکم و بسیار ضخیم طراحی شده است. از این سیستم همچنین برای هدف قرار دادن اهداف کوچک و سریع نیز استفاده می شود؛ به گونه ای طراحی شده که قابلیت سوار شدن بر روی انواع خودروهای نظامی و حتی قابلیت حمل شخصی را هم دارد. این سیستم در کارخانه اسلحه سازی Volsk Volsk فدراسیون روسیه ساخته می شود.

این موشک همچنین به سیستم کنترل بسیار دقیقی از نوع از نوع SACLOS مجهز است که بصورت اتوماتیکی و با اشعه لیزر جهت تصحیح مسیر عمل می کند؛ سیستمی که سریع آماده می شود و مستقیما به هدف می خورد.

همچنین موشک یاد شده دارای سیستم کنترلی است که مجهز به دوربین های دید در شب و حرارتی است و با این موشک همچنین می توان بالگردهای رزمی با سرعت پایین را در ارتفاع پایین هدف قرار دهد.