به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق،
موشک های بالستیک گونه ای از موشک های سطح به سطح هستند که در واقع همگی
فرزندان موشک وی-2 آلمانی، بکار رفته در جنگ جهانی دوم محسوب می شوند.
این
موشک ها از پیشرانه راکتی برخوردار بوده و اغلب به صورت عمودی پرتاب می
شوند و پس از اتمام سوخت موتور، وارد قوس نزولی شده و مطابق قوانین علم
بالستیک، تا نقطه هدف، حرکت می کنند. برای درک بهتر مسیر حرکت این نوع موشک
ها، بخش اول پرواز، یعنی تا نقطه اوج را می توان مشابه یک ربع دایره و بخش
دوم را به یک ربع بیضی تشبیه کرد.
بدین ترتیب موشک در هنگام شیرجه روی
هدف، با استفاده از جاذبه زمین و جرم خود، به سرعت بیشتری دست می یابد که
موجب افزایش انرژی جنبشی موشک نیز می شود.
پس از اینکه استفاده از موشک
های بالستیک در دکترین نظامی کشورهای قدرتمند جا باز کرد و روشهای مقابله
با آنها نیز در دستور کار دانشمندان موشکی قرار گرفت، سکوی پرتاب دیگری هم
برای این موشکها در نظر گرفته شد و آن هم زیردریایی بود.
در دوران جنگ
سرد، شوروی سابق به فکر استفاده از موشک های بالستیک در برابر اهداف دریایی
افتاد اما به خاطر چالشی بودن چنین سامانه هایی برنامه توسعه آنها را
متوقف کرد.
علت رویکرد شوروی به چنین سامانه ای، قدرت ناوگان دریایی ایالات متحده آمریکا به عنوان ابرقدرت رقیب شوروی بود.
از
حدود 10 سال پیش، چینی ها که روند فزاینده قدرتمند شدن آنها، لزوم برقراری
توازن قوای نظامی را در دریاهای مشرق ایجاب می کرد، به طور جدی به دنبال
زنده کردن این ایده بودند و در این راستا موفق به توسعه موشک بالستیک
میانبرد «دی اف-21» شدند که آخرین نمونه آن، مدل D می باشد. بدین ترتیب،
چین اولین کشور دارنده موشک بالستیک ضد کشتی گردید.
پاتریک کرونیین، از
مدیران ارشد برنامه امنیت نوین آسیاپاسیفیک در مرکز امنیت نوین آمریکا در
این خصوص گفته است: قابلیت نوظهور موشک ضدکشتی چین و به ویژه موشک دی
اف21دی، نشان گر اولین توانمندی بعد از جنگ سرد است که می تواند قدرت
دریایی آمریکا را با چالش جدی روبرو کند.
اعتراف به این مطلب از سوی یک
مقام آمریکایی، به خودی خود موفقیت بزرگی برای چین است که قدرت دریایی
دوربرد آن به هیچ وجه قابل مقایسه با ناوگان بیش از 10 فروندی ناوهای
هواپیمابر آمریکا نیست. در واقع این نوع از موشک ها به «Carrier Killer» یا
«قاتل حامل» (منظور ناوهای هواپیمابر و بالگردبر است) مشهور شده اند.
البته
پروفیل عملکرد موشک چینی یاد شده، کمی با موشک های بالستیک فعلی متفاوت
است و به عنوان یک موشک شبه بالستیک، به نظر می رسد برخلاف نمونه های معمول
که بعد از مرحله اول پرواز، یک مسیر پرواز بالستیک زیر مداری را دنبال می
کنند، این موشک از یک نوع سامانه هدایت ترمینال برای جای گرفتن در هدف
استفاده می کند.
بدین ترتیب و در راستای راهبرد نبرد نامتقارن با ظهور
این گونه از موشک های بالستیک، توازن قوا به روشی کم هزینه، تغییر کرده و
به سمت تعادل پیش می رود.
همانطور که می دانیم، ناوهای هواپیمابر هرگز
به تنهایی به مأموریت اعزام نمی شوند و در کنار آنها چندین فروند ناوشکن
موشک انداز، ناوهای لجستیکی و حتی زیردریایی وجود دارد. ناوهای هواپیمابر
به تنهایی ارزشی در حدود 6 میلیارد دلار دارند و هزینه نگهداری آنها در سال
بالغ بر 200 میلیون دلار است و به اینها بایستی ارزش ده ها فروند هواگرد،
سوخت و تسلیحات و مهمات موجود را نیز اضافه نمود، خدمه آموزش دیده و با
تجربه نیز عملاً قابل قیمت گذاری نیستند. اما این پایگاه هوایی بزرگ و
متحرک که روزگاری تهدید عظیمی به حساب می آمد، امروز به سادگی مورد تهدید
موشک های بالستیک پرسرعت تاکتیکی و میانبرد قرار گرفته است.
ناوگروه
های هواپیمابر برای رهایی از تهدید این سلاح های نوین، بایستی منطقه
ایستایی خود را از سواحل کشور هدف، به اندازه برد این موشک ها دور کنند که
به معنی دورتر شدن مسیر حرکت هواپیماهای موجود در آنها، کاهش جنگ افزارهای
قابل حمل به دلیل لزوم حمل سوخت بیشتر و نیازمند شدن به سوختگیری هوایی(با
توجه به برد موشک ضد کشتی) و همچنین افزایش خطر رهگیری و انهدام توسط
نیروهای مدافع است.
اما در صورتی که این ضعف تاکتیکی تحمیل شده پذیرفته نشود چه خواهد شد؟
موشک
های بالستیک ضد کشتی، با استفاده از پرتابگرهای متحرک، با خروج از مخفیگاه
های خود و شلیک چندین فروند موشک به ناوگروه مهاجم، یورش خواهند برد و با
شلیک تعداد بالایی از این موشک های سوخت جامد که در زمانی کمتر از یک دقیقه
آماده پرتاب می شوند و با شتاب بالای خود، به سوی اهداف حرکت می کنند
امکان واکنش از سوی ناوگروه دشمن، بسیار ناچیز خواهد شد. با توجه برخورداری
کشورمان از سواحل طولانی در جنوب و جزایر متعدد، امکان شلیک از سمت های
مختلف به ناوگروه دشمن ممکن شده و توان انهدام این موشک ها عملاً ناممکن می
گردد. از آنجا که موشک «خلیج فارس»، به عنوان نسل چهارم موشک موفق، دقیق،
پرطرفدار و کاملاً بومی فاتح110، به صورت انبوه، تولید می شود، فرماندهان
نظامی از بابت نرخ آتش به سوی اهداف مهاجم، نگرانی نخواهند داشت.
به
گفته فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، این موشک در مرحله
نهایی خود بر روی هدف قفل می کند. این جمله گویای این است که اولاً این
موشک از سامانه شناسایی و تشخیص هدف برخوردار است که می تواند از هریک از
انواع اپتیکی، فروسرخ، راداری یا لیزری باشد که عدم اعلام این نوع هدایت،
برای ناشناخته ماندن ماهیت عملکرد سامانه و سخت تر شدن مقابله با آن لازم
به نظر می رسد. دوماً سامانه ای که قابلیت عمل قفل داشته و به پردازشگر
هوشمند (دارای هوش مصنوعی) مجهز باشد قطعاً و یقیناً توان تعقیب اهداف
متحرک را دارا است.
ضمناً این نکته را نیز در نظر داریم که بنا به اعلام
فرماندهان نظامی، هم اکنون تمام سطح و زیرسطح خلیج فارس و دریای عمان توسط
سامانه های مختلف به صورت 24ساعته و بلادرنگ مورد پایش قرار دارد و از
بابت هدفیابی اولیه مشکلی وجود ندارد.