*** موشک شهاب-۳***

همه چیز درباره سیستمهای موشکی

*** موشک شهاب-۳***

همه چیز درباره سیستمهای موشکی

چگونگی مسلح شدن جنگنده‌های ایران به موشک‌های «ستار» + عکس


 


چگونگی مسلح شدن جنگنده‌های ایران به موشک‌های «ستار» + عکس


امروزه موشک های هدایت لیزری «ستار» که به کارگیری آنها روی جنگنده های اف-4 و اف-5 نهاجا اعلام شده، مکمل تسلیحات جنگنده بمب افکن های کشورمان بوده و نیاز به خرید تسلیحات در این رده از خارج کشور را کاملا برطرف کرده اند.
 انهدام هدف به صورت دقیق خواسته اصلی از اجرای یک عملیات بمباران هوایی است. در سال های گذشته برای افزایش اطمینان از این موضوع، با چندین هواپیما به یک هدف حمله می شد که هر یک نیز چندین بمب را رها می کردند اما علاوه بر مصرف مهمات زیاد برای یک هدف، هر چه تعداد هواپیماهای درگیر در یک عملیات بیشتر شود، احتمال اصابت ضربات پدافند دشمن بیشتر شده، آمادگی برای اجرای عملیات های بیشتر در گستره وسیع تر کاهش یافته و عمر عملیاتی ناوگان نیز زودتر به پایان می رسد.
همچنین هزینه انهدام یک هدف نیز بالا خواهد بود چه از نظر مهمات مصرفی و چه پشتیبانی های لازمه از هواپیماهای درگیر در عملیات که شامل موارد حمایت هوایی توسط شکاری ها، سوخت رسان ها و تعمیرات می تواند باشد.

استفاده از مهمات هدایت شونده دقیق باعث شد تا ایده "یک مهمات برای یک هدف" شکل بگیرد. منظور ما از مهمات در اینجا شامل دو نوع است: بمب و موشک. روش های هدایت راداری، لیزری، اپتیکی و ماهواره ای از جمله راه های هدفگیری و هدایت دقیق هستند که در این گزارش به معرفی نمونه های هدایت لیزری ساخت کشورمان می پردازیم.

روش پر استفاده در هدایت لیزری مهمات هواپرتاب به این ترتیب است که یک کاربر از طریق یک نشانه گذار، پرتو لیزر را به هدف تابانده و بازتاب این پرتو که به سمت بالا به شکل یک قیف جهت گرفته است توسط جستجوگر(seeker) موجود در سر موشک دریافت شده و بر مبنای تشخیص اختلاف زاویه این پرتو با مسیر موشک، فرامین هدایتی برای تصحیح مسیر آن ارسال می شود تا با حرکت به داخل این قیف مجازی، موشک به طور دقیق، یعنی با خطای کمتر از یک متر به هدف برخورد نماید.

در این روش که هدایت نیمه فعال لیزری نامیده شده نشانه گذار باید تا لحظه برخورد موشک، روی هدف تمرکز داشته باشد. در صورتی که این عمل نشانه گذاری توسط هواپیما اجرا شود، با توجه به محدودیت های مانوری ایجاد شونده برای حفظ دقت نشانه روی، عملاً این هواپیما فلج بوده و احتمال مورد اصابت قرار گرفتن آن زیاد است. البته برای رفع این مشکل نیز راه حل های مختلفی از جمله اصلاح راهکنش(تاکتیک) مورد استفاده وجود دارد که به آن نمی پردازیم.

برای اولین بار بمب های هدایت لیزری در دهه 1960 در آمریکا توسعه داده و در جنگ ویتنام به کار گرفته شد. بعدها موشک های هدایت لیزری نیز ساخته شدند تا قابلیت های این نوع هدایت دقیق با برد و سرعت بیشتر موشک ها ترکیب شود. در واقع هر چند موشک ها گرانتر از بمب ها هستند اما برد بالاتر آنها هواپیمای شلیک کننده را از خطر پدافند دشمن بیشتر مصون داشته و سرعت بالای موشک ها نیز مدت زمان مورد نیاز برای فرایند نگه داشتن پرتو لیزر روی هدف را کاهش می دهد.


دقت بمب هدایت لیزری(GBU-24) در اصابت به هدف

در جنگ تحمیلی 8 ساله عراق علیه کشورمان، نسل اول بمب های هدایت لیزری که پیش از انقلاب خریداری شده بودند مورد استفاده قرار گرفت. البته به دلیل تعداد نچندان زیاد این بمب ها و خطر ایجاد شونده برای هواپیمای نشانه گذار، هم در عملیات های بمباران لیزری تلفاتی بر پیکره نهاجا وارد شده و هم این مهمات نمی توانست به طور گسترده و همه جانبه به کار رود. از طرفی کارایی بالای موشک های هدایت لیزری که در اختیار دشمن بعثی قرار داشت و بعدها انهدام ناوشکن سهند و آسیب دیدن سبلان در درگیری با آمریکا توسط تسلیحات هدایت شونده لیزری نقش این مهمات در نبردهای جدید را بیش از پیش آشکار کرد.

با درک نیاز به این مهمات هدایت دقیق و ارزش بیشتر موشک ها، با زحمات شهید ستاری فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش، پروژه عصر67 در این سال در نیروی هوایی ارتش آغاز شد تا نمونه هایی از موشک و بمب هدایت لیزری ساخته شود. از 4 محصول معرفی شده این برنامه 3 نمونه موشک ستار-3/2/1 بوده و یک نمونه که بیشتر شبیه بمب ها است. این موشک ها که به یاد سرلشگر شهید منصور ستاری به این نام خوانده می شوند در حالی ساخته و آزمایش شدند که پیش از آن موشک های هدایت لیزری در کشور موجود نبودند.


موشک ستار-1، اولین محصول پروژه عصر67

موشک ستار-1 نمونه ای با برد کوتاه تا متوسط بوده، از یک بدنه استوانه ای، چهار بال ذوزنقه ای ثابت در میانه طول بدنه و چهار بالک متحرک در انتهای آن برای کنترل موشک از ناحیه دم برخوردار است. اطراف جستجوگر لیزری موجود در در دماغه آن نیز توسط بدنه پوشانده شده. محل اتصال بال ها به بدنه نیز از ضخامت بیشتری نسبت به بقیه سطح بال برخوردار است.

سرعت موشک ستار-1 نامشخص است هر چند که سطح ساده بال نشان دهنده این است که احتمالاً این موشک برای سرعت های مافوق صورت در نظر گرفته نشده یا در صورت مافوق صوت بودن، طراحی بال ساده انجام شده است. پیشران این موشک نیز قاعدتاً باید از نوع سوخت جامد باشد که خروجی(نازل) آن در انتهای بدنه مشهود است. برد دوراستایی این موشک 15 تا 20 کیلومتر عنوان شده است.


شلیک نمونه ای از ستار-1 از جنگنده بمب افکن اف-4ئی فانتوم نهاجا

در نمونه ستار-2، شاهد تغییرات مهمی در پیکربندی موشک هستیم که مهمترین آنها استفاده از بالک های کنترلی در جلوی موشک برای کنترل پیشبال(کانارد) به جای کنترل دم است. کنترل پیشبال برای کاهش نیروی مقاوم یا پسا در پرواز مافوق صوت مفید است. این روش کنترل با توجه به نیاز به گشتاور کم برای تغییر زاویه بالک و طول بازوی گشتاور تولیدی مناسب، دارای سرعت پاسخ بسیار بهتری در برابر فرامین ارسالی از کنترلر در قیاس با سطوح کنترلی دم هستند که برای یک پرتابه سریع روش مناسبی است.


موشک ستار-2

بال های ستار-2 که نسبت به نمونه قبلی کوچکتر شده در ناحیه اتصال به بدنه، ضخامت قابل توجهی داشته و زاویه تندتری نسبت به لبه حمله(لبه جلویی) بال دارد که طرحی مشابه «ریشه بال امتداد یافته» را تداعی می کند که به نوبه خود مزیت هایی در زوایای پروازی مختلف دارد. گفتنی است کوچکتر شدن بال ها که تماماً ثابت هستند نسبت به نمونه قبل به معنی تولید نیروی برآ(لیفت) کمتر است بنابراین ستار-2 یا سبکتر از نمونه قبل بوده ویا بایستی با استفاده از پیشران قوی تر به سرعت های بالاتری برسد تا نیروی برآی کافی حاصل شود.

همچنین شکل مقطع بال شباهت قابل توجهی با مقاطع بال مناسب برای سرعت های مافوق صوت دارد بنابراین اگرچه از سرعت دقیق این موشک اطلاعی در دست نیست اما از این شواهد و طرح ساده بال می توان حدس زد سرعت موشک ستار-2 مافوق صوت باشد. در اینصورت این موشک هم سریع تر و هم چابک تر از نسل قبلی خود است. اما اگر سرعت آن مادون صوت هم باشد، طرح ساده ای برای آن انتخاب شده است.

در این نسل علاوه بر جستجوگر دیده شده در ستار-1، نوع تراز شده معروف به پیووی-2 نیز دیده شده است. این نوع، ساختار ساده تر و قابلیت اطمینان بیشتری دارد. در این نمونه بهبود یافته از ستار-2، از بالک های کنترلی جدید در دماغه استفاده شده که زاویه حمله لبه جلویی آنها بیشتر است.


جستجوگر از نوع پیووی-2 در دماغه موشک ستار-2

نسل سوم از موشک های هدایت لیزری ستار، با بهسازی نسل دوم اما نه دگرگونی های ساختاری بوجود آمده است. بال های ستار-3 به طور کلی مشابه ستار-2 است با این تفاوت که یک بخش متحرک در لبه فرار و نوک بال وجود داشته و لبه حمله آن یکپارچه و بدون امتداد و زاویه متفاوت در محل نصب است. بال های این نمونه نسبت به ستار-2 جلوتر نصب شده اند و شکل آنها نیز با سرعت های مافوق صوت تطابق دارد.


موشک ستار-3

در بیشتر نمونه های به نمایش در آمده از ستار-3، جستجوگر لیزری به کار رفته در آن از نوع پیووی-2 بوده هر چند که در مواردی هم بدون آن دیده شده است. اینطور که در تصاویر دیده می شود قطر بدنه هر سه نمونه موشک های ستار باید با هم برابر باشد اما طول ستار-3 نسبت به نمونه های قبلی تا حدودی کمتر به نظر می رسد. بر اساس گمانه زنی ها برد ستار 2و 3 نیز دست کم از 15 تا 20 کیلومتر و جرم سرجنگی آنها بالغ بر 225 کیلوگرم است.


ستار-3 بدون جستجوگر تراز شده

تا کنون در بین موشک های ستار، نسل اول و سوم بیشتر نمایش داده شده اند ولی چند سالی است یک نمونه با نام ستار که شباهت ظاهری به بمب های هدایت لیزری دارد نیز به عنوان محصول پروژه عصر67 دیده می شود. البته وجود یک خروجی(نازل) در انتهای بدنه آن این تصور را به وجود می آورد که این نمونه کوچک و سبک نیز موشک بوده و برای کاربری های خاص خود توسعه یافته است.

این نمونه دارای بال های ذوزنقه ای با دهانه بزرگ در انتهای بدنه، یک سر جنگی مشهود در میانه بدنه که با سرجنگی بمب های 226.5 کیلوگرمی ام-کی-82 تطابق دارد و بالک های کنترلی در دماغه به همراه جستجوگر تراز شده(نوع پیووی-2) است.


نمونه شبیه بمب های هدایت لیزری؛ خروجی مشابه یک پیشران راکتی در انتهای بدنه دیده می شود

نکته قابل توجه دیگر در زمینه این موشک های هدایت دقیق، طراحی و ساخت یک نمونه نشانه گذار لیزری نصب شونده در زیر بدنه هواپیما است. نشانه گذارهای نسل قبلی به صورت یک تفنگ بودند که در کابین عقب هواپیما قرار داشته و هدفگیری از طریق آن صورت می گرفت. محدودیت های فیزیکی در کابین خلبان، مانع از افزایش برد نشانه گذاری می شد که یکی از شرایط لازم آن بزرگتر شدن ابعاد این وسیله بود.

با استفاده از نمونه جدید سامانه هدفگیری لیزری هر چند وزن بیشتری داشته و به نیروی مقاوم آیرودینامیکی تجهیزات بیرونی هواپیما می افزاید می توان از مسافت های بیشتری عمل نشانه گذاری روی هدف را به انجام رساند.


نشانه گذار لیزری جدید

همچنین امکان هدفگیری توسط پهپادها و ارسال اطلاعات به هواپیماهای شلیک کننده موشک نیز اقدامی مهم در جهت حفظ بیشتر هواپیما از خطرات پدافند دشمن است.

به جز این نمونه های مختلف ستار، چند نمونه موشک هدایت لیزری روسی نیز در اختیار نیروی هوایی ارتش قرار دارد که بر روی بمب افکن تاکتیکی سوخو-24 و احتمالاً جنگنده میگ-29 به کار می روند. اما با توجه به محدودیت خریدهای تسلیحاتی، ساخت نمونه های بومی از این  نوع موشک های هدایت شونده که توسعه و بهسازی آنها در آینده نیز ممکن است اقدامی شایسته برای ایجاد توانایی بالاتر در انهدام اهداف با مهمات کمتر و در زمان کوتاه تر بوده است.

تا به امروز موشک های ستار، که به کارگیری آنها روی جنگنده های اف-4 و اف-5 نهاجا اعلام شده مکمل تسلیحات جنگنده بمب افکن های کشورمان بوده و نیاز به خرید از خارج را برطرف کرده اند. این پروژه گامی موفق در این زمینه محسوب شده و روند توسعه ای آن از نمونه اول تا آخرین نمونه از نشانه های ارزش بالای این پروژه است زیرا مطالعه و بهسازی یک سلاح برای رسیدن به کارایی مطلوب به مراتب از طراحی و ساخت اولیه آن مهمتر است.

ققنوس ایرانی پس از 20سال از خاکستر برخاست + عکس


ققنوس ایرانی پس از 20سال از خاکستر برخاست



تصاویر منتشر شده توسط خلبان نیروی هوایی روسیه که در یک تیم پروازی عازم نمایشگاه هوایی بحرین بودند نشان دهنده مجهز بودن تامکت ها به موشک های AIM-54 بود. رهگیرهای ایرانی که در حال مشایعت این تیم روسی برای عبور از آسمان ایران بودند تماماً مسلح بوده و فینیکس های همراه آنها تعجب کارشناسان خارجی را برانگیخته است.
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، مطالب تاریخی نشان می دهد از زمانی که فریاد فرماندهان زمینی و دریایی از ضربات هواپیماهای دشمن به آسمان بلند شد، نبرد هوایی برای سرنگون کردن این بلای آسمانی و در نتیجه حذف یا کم اثر کردن کاربردهایشان شکل جدی به خود گرفت.

از اینرو تاریخ تولد مبحث برتری هوایی را می توان همان زمان دانست؛ طرفی از جنگ که هواپیمای بهتری داشت و آن را بهتر به پرواز در می آورد، آسمان را در اختیار داشت و توان تحت فشار گذاشتن دشمن در زمین و دریا. بدین ترتیب بخش مهمی از تلاش فرماندهان هوایی، خلبانان و در پشت جبهه طراحان و سازندگان هواپیما و سلاح آن با رویکرد نبرد هوایی جهت یافت که برخی از هواپیماهای فوکر آلمان در جنگ جهانی اول از جمله موفق ترین نمونه ها بودند.

در این جنگ، ابتدا مسلسل های دستی و تیربارهای تعبیه شده برای سرنشین عقب و کمی بعد تیربارهای نصب شده در جلوی خلبان و برای استفاده او ابزارهای نبرد هوایی بودند. این روند تا پایان جنگ جهانی اول ادامه داشت. در این دوران به صورت پراکنده از راکت ها نیز برای انهدام بالون های شناسایی استفاده می شد.

با شعله ور شدن آتش دومین جنگ جهانی و پیشرفت های هواپیماها سلاح ها نیز سنگین تر و مخرب تر شده و عمدتاً از تیربار به توپ تبدیل شدند. این توپ ها در بال و بدنه جاسازی شده و آنچه در نبردهای هوایی رخ داد را رقم زدند. در این جنگ هم از راکت های هوا به هوا هر چند به طور محدود استفاده می شد. البته آلمانی ها تلاش نمودند تا بر اساس همین راکت ها نوع هدایت شوند بسازند. حاصل آن «Ruhrstahl X-4» بود که به کاربرد عملیاتی در جنگ نرسید و بعدها سر از آمریکا در آورد.


موشک آر-4 آلمانی

پس از جنگ دوم جهانی هرچند در شرق توپ هرگز کنار گذاشته نشد اما در آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم خود را درگیر جنگ های دیگر کرده بود برای مدتی توپ در نبرد هوایی  به فراموشی سپرده شد. پدیده ای نوظهور به نام موشک باعث این اتفاق بود. موشک یک سازه هوافضایی است که با اتکا به نیروی راکتی ناشی از پیشران(موتور) در هوا حرکت کرده و با حمل مواد منفجره و رساندن آن به محل هدف با بهره گیری از سامانه های هدفگیری، هدایت و کنترل هدف را نابود می سازد. موشک های هوا به هوای کوتاه برد که با ردیاب حرارتی، هواپیمای دشمن را کشف و ردگیری می کردند به تسلیحات جنگنده ها افزوده شد و کارایی عالی آن صرف نظر از مشکلات فنی تصور بی نیاز شدن از توپ را به وجود آورد.

اما این موشک ها به دلیل ضعف جستجوگرهای حرارتی، برد کمی داشتند و باز هم هواپیماها مجبور به «درگیری هوایی نزدیک» می شدند. نیاز به دیدن و انهدام دشمن از فاصله دور(فامد یا فراتر از میدان دید) طراحان را به استفاده از ابزار رادار برای درگیری هوایی سوق داد و کمی بعد نسل جدید موشک های هوا به هوا که با رادار هدایت می شدند متولد شدند.

با رقم خوردن نتایج نبردهای هوایی ویتنام هر چند توپ ها دوباره جایی برای خود دستو پا کردند اما این دو نوع موشک یعنی حرارتی و راداری تسلیحات اصلی در نبرد هوا به هوا شدند.

موشک های راداری در ابتدا وابسته به امواج رادار ارسالی از هواپیمای شلیک کننده بودند. این امواج با برخورد به هدف، بازمی گشت و یک جستجوگر(سیکر) با دریافت این امواج و ردیابی محل بازتاب به محل هدف چه ثابت و چه متحرک پی برده و با تکرار شدن این فرایند و اصلاح مسیر، خود را به هدف می رساند. این روش هدایت «آشیانه یابی نیمه فعال راداری» است که امروزه هم در موشک های بسیاری مشاهده می شود.

با پیشرفت صنعت الکترونیک و ساخت تجهیزات مورد نیاز رادارها در ابعاد و وزن مطلوب انواعی از موشک های هوا به هوا که متکی به رادار داخل موشک بودند ساخته شد. در واقع رادار خود موشک کار ردگیری هدف و فراهم کردن اطلاعات لازم برای تصحیح مسیر برای رسیدن به هدف را انجام می دهد. به این نوع موشک ها «فعال راداری» گفته می شود که به دلیل سامانه های بکار رفته در آن، قیمت بالاتری دارند اما مزیت های راهکنشی بالایی نیز به دنبال دارند.

در موشک نیمه فعال، هواپیمای شلیک کننده باید تا زمان اصابت موشک به هدف به سمت هدف جهت گیری داشته و توان ردگیری رادار خود را روی آن متمرکز کند. این باعث محدودیت عملکردی برای جنگنده در این مدت شده و خود آن را در معرض آتش دشمن قرار می دهد. در عوض موشک فعال راداری پس از مدتی از اطلاعات ارسالی از هواپیما بی نیاز شده و این امکان را بوجود می آورد که جنگنده محل را ترک کند. از این رو به موشک های فعال راداری، «شلیک کن-فراموش کن» هم می گویند.

نوع دیگر هدایت راداری، روش «غیر فعال» یا پسیو است که موشک با دریافت امواج رادار هواپیمای دشمن و اجرای فرایند آشیانه یابی، محل ارسال امواج و در واقع هواپیمای دشمن را یافته و خود را به آن می رساند. این روش هرچند تا حدودی کمتر نیاز به سخت افزارهای راداری و الکترونیکی دارد و در دسته شلیک کن-فراموش کن هم قرار می گیرد اما در صورت خاموش شدن رادار هدف، موشک سرگردان شده و از دست می رود. موشک های هوا به هوای زیادی مبتنی بر این روش هدفیابی ساخته نشده است.

نخستین موشک هوا به هوای راداری فعال در دنیا موشک «AIM-54 فینیکس» است که در 1974 وارد خدمت شد. نام موشک از داستان پرنده اساطیری یعنی ققنوس گرفته شده است. این موشک بر مبنای طرح های رد شده موشک های دوربرد هوا به هوای ایگل و فالکون برای دفاع از ناوگان دریایی در برابر موشک های کروز ضدکشتی و بمب افکن های دوربرد شوروی سابق طراحی شد. فینیکس که ده ها سال عنوان دار دوربردترین موشک هوا به هوای آمریکا نیز بود به همراه رادار و سامانه کنترل آتش «AWG-9» قابلیت منحصر درگیر شدن همزمان با 6 هدف مختلف را پیدا کرد که حتی امروز هم اغلب جنگنده ها از چنین قابلیتی بی بهره هستند. این توانمندی نخستین بار در هواپیمای اف-14 تامکت به صورت عملیاتی درآمده و مقدمات تبدیل این رهگیر دوربرد را به یکی از بی نظیرترین هواپیماهای شکاری دنیا فراهم کرد.

این موشک پس از شلیک به هدفی در مسافت های دور با استفاده از سامانه های هدایت درونی بخش زیادی از مسیر را طی کرده و در فاز بعدی با روش هدایت نیمه فعال به سمت هدف رفته و در فاز نهایی با استفاده از رادار خود وارد فاز هدایت فعال راداری می شود. در مسیرهای متوسط موشک خیلی زود تحت هدایت نیمه فعال و سپس فعال راداری قرار می گیرد.


نمای گرافیکی برش خورده موشک فینیکس

موشک فینیکس حدود 4 متر طول، 38.1 سانتیمتر قطر و 92.5 سانتیمتر دهانه بال دارد. این موشک 453 کیلوگرمی به سرعت 4.3 ماخ(حدود 1224 تا 1067 متر بر ثانیه در ارتفاع بالا) دست یافته و برد نهایی آن در منابع تا 185 کیلومتر عنوان شده است. این موشک از سرجنگی 60 کیلوگرمی ترکشی-انفجاری شدید برخوردار است که شعاع انهدامی بیش از 5 تا 15 متر به آن می دهد.

هواپیمای اف-14 و سلاح اصلی آن یعنی موشک فینیکس در سال 1354 وارد کشور شد. در مستندات تاریخی همواره یکی از دلایل مطرح شده برای خرید این رهگیر گرانقیمت که گرانتر از قیمت نیز به ایران فروخته شد مقابله با نفوذ هواپیماهای بلندپرواز و بسیار سریع میگ-25 شوروی بود که برای عملیات شناسایی تا عمق زیادی در ایران نفوذ می کردند. با انهدام حداقل یک پهپاد هدف BQM -43E در ارتفاع 50هزار پا(حدود 15کیلومتری) تا حد زیادی از این عملیات ها کاسته شد. به جز دو فروند از 79 تامکت که در اثر سانحه از بین رفته بودند و تعدادی موشک فینیکس از حدود 284 فروند تحویل شده به ایران که شلیک شده بودند مابقی این دارایی های ارزشمند در اختیار نیروی هوایی بود.

پس از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و خنثی شدن توطئه های پس دادن تامکت های نیروی هوایی به آمریکا و فروش آنها به کانادا، روند عملیاتی نگهداشتن این جنگنده با افت و خیزهایی همراه بود اما موشک های فینیکس هنوز به انتهای عمر انبارداری خود نرسیده و با وجود اینکه آمریکایی فینیکس های فروخته شده به ایران را با کیفیت کمتری نسبت به نمونه های تحویل شده به نیروی دریایی شان مونتاژ کرده بودند همچنان آماده بودند.


تصویری که از آن به عنوان اولین شلیک فینیکس در کشور یاد می شود

با وقوع جنگ تحمیلی و ضرورت ایجاد و حفظ برتری هوایی برای کند کردن نفوذ زمینی عراق و حمایت از عملیات های دریایی، تامکت های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با وضعیت آمادگی مناسب وارد کارزار شده و کمی بعد اولین فینیکس، یک پرنده متجاوز عراقی را منهدم کرد. خیلی زود کارایی بالای این موشک اثبات شد و در بیشتر موارد، هواپیماهای مختلف عراقی شامل میگ-21/23/25، میراژ اف-1 و ... راه گریزی از آن نمی یافتند.

با گذشت چند سال از جنگ و نیاز به تعویض برخی اجزا و قطعات موشک نظیر باتری های حرارتی که به انتهای عمر خود رسیده بودند تعداد فینیکس های عملیاتی نهاجا کاهش یافت و استفاده کمتر از آن به خلبانان اف-14 ابلاغ شد. اما همین تعداد محدود از AIM-54های در دسترس در کنار استفاده هنرمندانه خلبانان نهاجا اتفاقات بی نظیری را رقم زد که از آن جمله انهدام چند هواپیمای عراقی(که در حال پرواز جمع بودند) توسط یک موشک فینیکس و مواردی از درگیری با موشک های ضدکشتی عراق از آن جمله هستند.

هر چند انهدام یک موشک فرانسوی «اگزوست» از این دست در 1985 چندان قطعی نیست اما انهدام یک موشک «سی-601» چینی در 1988 بیشتر مورد تأیید است. حتی اگر این موشک ها توسط تامکت/فینیکس نهاجا منهدم نشده باشند صرف درگیری با یک موشک در ان سالها توانایی بسیار بالایی محسوب می شود که توسط خلبانان نهاجا رقم خورده است.


اجزای موشک فینیکس

در حالی که آمریکا به عنوان سازنده این هواپیما و موشک در جنگ های خود موفق به ثبت حتی یک پیروزی هوایی با موشک فینیکس تا زمان بازنشستگی آن در سال 2004 نشد. هر سه شلیک رزمی این موشک توسط آمریکا در سال 1999 در عراق ثبت شده که دو مورد مربوط به رهگیری دو میگ-25 عراقی بود که هر دو موشک نتوانستند به اهدافشان برسند و یک مورد مربوط به یک میگ-23 که به همین عاقبت منجر شد.

در حالی که تا مدتها علت ناموفق بودن درگیری اول، فرار سریع میگ-25ها عنوان می شد امروزه علت این واقعه اجرای نادرست فرایندهای نصب موشک توسط عوامل فنی ناو هواپیمابر عنوان شده، فرایندهایی که 8 سال به درستی در نیروی هوایی کشورمان و در بحرانی ترین شرایط اجرا می شد. گفتنی است انهدام چند میگ-25 توسط تامکت های ایران در دفاع مقدس اعلام شده است.


اف-14 تامکت نهاجا در حال حمل چهار فروند فینیکس در جایگاه های زیر بدنه

نیروی هوایی با تلاش متخصصان داخلی و تهیه قطعات یدکی موفق شد همواره تعدادی از موشک های فینیکس را تا انتهای جنگ عملیاتی نگه دارد؛ حرکتی که با پایان جنگ و فعالیت بیش از پیش جهاد خودکفایی ادامه پیدا کرد.
ریشه شایعات مربوط به تمام شدن موشک های فینیکس ایران و کُند شدن یکی از سلاح های بُرّنده نهاجا به همان سالهای جنگ بازمی گردد.

یکی از پروژه های اجرا شده روی هواپیمای اف-14 نهاجا در زمان جنگ تحمیلی که بعدها هم تکمیل شد بکارگیری موشک سطح به هوای هاوک با نام سجیل بجای فینیکس بود. برخی منابع ابراز داشته اند این موشک که در حالت سطح به هوا به برد 40 کیلومتر می رسید در شلیک هوا به هوا به برد بیش از 55 کیلومتر دست می یافت؛ بردی که بسیاری از شلیک های فینیکس در ایران را پوشش می داد بنابراین هاوک که تعداد قابل توجهی از آن در کشور موجود بود می توانست جایگزین مناسبی برای کمتر شدن بار کاری AIM-54 باشد.


موشک هاوک زیر بال تامکت

به کارگیری موشک هاوک یک از شواهد اتمام، کاهش شدید یا مشکلات عمده موشک فینیکس در ایران بود در حالی که تفسیر منصفانه تر می تواند این باشد که این پروژه برای پیشگیری از وقوع چنین مسئله ای به انجام رسید. هر چند در طول جنگ شلیک های محدودی از هاوک توسط تامکت به ثبت رسیده اما انهدام یک سوخو-24 یا میگ-29 عراقی در اواخر جنگ به این موشک نسبت داده شده است. پس از پایان جنگ نیز با تلاش در جهت رفع مشکلات، کارایی این موشک روی تامکت از برخی جهات بهبود داده شد تا میزان نیاز به فینیکس در بردهای عنوان شده کاهش یابد.

بحث وخیم بودن وضعیت عملیاتی موشک فینیکس با کمتر شدن نمایش این موشک در رژه ها و رزمایش ها بیشتر قوت گرفتن هر چند که نمونه تمرینی آبی رنگ این موشک پای ثابت بسیاری از نمایشگاه هایی بود که اف-14 تامکت در آن حضور می یافت. از این رو برخی تصور کردند یکی از سلاح های بُرّنده نهاجا برای همیشه کند شده است.


نمونه تمرینی فینیکس

فینیکس بومی شده است؟

از سوی دیگر از برخی منابع داخلی تلاش برای تهیه و ساخت قطعات و حتی ساخت خود موشک AIM-54 شنیده می شد، مطلبی که هرگز و حتی تاکنون مورد تأیید رسمی قرار نگرفته است. اما شواهدی در سال های اخیر نشان از عملیاتی شدن تمام فینیکس ها و حتی ساخت نمونه داخلی آن با فناروی های روز توسعه یافته در کشور دارد.

اولین نمایش این موشک در سالهای اخیر به رژه سال 1390 باز می گردد. این موشک در کنار موشک ضدرادار دوربرد کی-اچ-58 که بدست متخصصان داخلی بهسازی شده در معرض دید عموم قرار گرفت در حالی که ظاهری کاملاً نو داشته و نوشته ها و علائم روی مطابق سبک جدید نیروی هوایی بود.

پس از آن در نمایشگاه دستاوردهای نیروهای مسلح همان سال که مورد بازدید مقام معظم رهبری قرار گرفت، فینیکس در کنار اف-14 و برخی تسلیحات هواپایه که یا جدید بوده و یا کاربری آنها به تازگی اعلام شده بود حضور یافت. با توجه به ماهیت نوآورانه و بومی بودن دستاوردهای ارائه شده در نمایشگاه مذکور احتمالات مطرح شده بسیار تقویت می گردد.

همچنین تصاویر منتشر شده توسط خلبان نیروی هوایی روسیه که در یک تیم پروازی عازم نمایشگاه هوایی بحرین بودند نشان دهنده مجهز بودن تامکت ها به موشک های AIM-54 بود. رهگیرهای ایرانی که در حال مشایعت این تیم روسی برای عبور از آسمان ایران بودند تماماً مسلح بوده و فینیکس های همراه آنها تعجب کارشناسان خارجی را برانگیخت زیرا هواپیماهای اسکورت کننده قاعدتاً از جمله هواپیمای آماده عملیات و برخوردار از تسلیحات عملیاتی هستند.

در منابع خارجی نیز مطالبی مبنی بر فعال شدن مجدد فینیکس ها و ساخت داخلی آن به چشم می خورد. گزارش مشاهدات خلبانان آمریکایی در حال گشت زنی از تامکت های مسلح به فینیکس در پرواز روی خلیج فارس یکی از این موارد است.

در منابع معتبر خارجی در سال 2006 اعلام شده که نیروی هوایی ایران پس از موشک هوا به هوای کوتاه برد حرارتی فاطر، نمونه بومی و مهندسی معکوس شده به کمک سایر صنایع داخلی از موشک فینیکس را هم آزمایش کرده است.

به گفته این منبع به جز برنامه ای برای ساخت بومی رادار، رایانه اطلاعات پرواز و رایانه کنترل موشک، نمونه ای از فینیکس که نیاز به سامانه خنک کننده موجود در آویزگاه موشک در هواپیما نداشت ساخته شد و پس از آزمایشات و رفع مشکلات تا تابستان 2005 دستِکم 30 فروند موشک مورد تأیید قرار گرفته و وارد خدمت شدند. پس از آن تولید موشک با روند آهسته ای ادامه یافته است.

فناوری های داخلی

آنچه می تواند ممکن بودن ساخت موشکی به پیچیدگی فینیکس را با اتکا به توانمندی های بومی به اثبات برساند نگاهی به چند پروژه موشک های ضدهوایی از سال های دور تا به امروز و همچنین بحث ارتقاء و بهسازی رادار خود اف-14 است.

همانطور که ذکر شد به کارگیری موشک سطح به هوای هاوک روی اف-14 آن هم در سال های پرمشغله جنگ تحمیلی کار بسیار مهمی بود. در واقع دو سامانه هاوک و AWG-9 که اشتراک خاصی نداشتند به هم مرتبط شده و قابل استفاده در عملیات آن هم در جنگ شدند. این مسئله نشان دهنده میزان اشراف متخصصان نهاجا به هر دوی این سامانه ها دارد؛ چیزی که هنوز هم برخی آن را باور نکرده اند.



مورد دیگر به کارگیری موشک سطح به هوای "استاندارد" روی اف-4 فانتوم به عنوان موشک هوا به هوا و همچنین در سامانه هاوک برای انهدام اهداف ارتفاع بالا، هر چند برنامه کاملاً موفقی نبود اما به متخصصان کشور کمک کرد تا با مسئل علمی و عملی سامانه های ضد هوایی  بیشتر مأنوس شده و برای آینده تجربه خوبی کسب کنند. بعدها در نیروی دریایی ارتش موشک استاندارد بهسازی شده و برخی اجزای آن نیز در داخل ساخته شد.

موشک حاصل که فجر نامیده شد، نوید بخش حرکت رو به جلوی نیروهای مسلح در زمینه فناوری موشک های ضدهوایی بود. سال گذشته نیز موشک محراب که ادامه منطقی روند ارتقاء استاندارد/فجر است معرفی شد که علاوه بر هدایت راداری، قابلیت درگیر شدن با هدف حتی در حال اجرای عملیات جنگ الکترونیک دارد. در واقع اگر در مسیر حرکت،امواج منتشر شده توسط سامانه جنگ الکترونیک هدف، قوی باشد موشک خود این امواج را ردیابی کرده و خود را به هدف می رساند.

شاید مهمترین برنامه موشک های ضداهداف هوایی کشور که اعلام شده است ساخت سامانه مرصاد و موشک های شاهین/شلمچه باشد. این سامانه که بر پایه سامانه پدافند هوایی موشکی هاوک ساخته شده تماماً دیجیتال، دارای سامانه های پیشرفته هدفگیری و الگویتم های هوشمند، بومی و شاید منحصر به فرد ردگیری هدف است.

در تصاویر منتشر شده از موشک های این سامانه نیز خبری از اجزای قدیمی موشک های هاوک نیست بلکه سامانه ای دیجیتالی و آنتن های مسطح آرایه ای که حتی با آنتن رادار موجود در موشک فینیکس هم متفاوت است نشان از یک جهش در این زمینه دارد. هر چند این دو موشک دارای هدایت غیرفعال راداری هستند اما ساخت تجهیزات راداری که قابل بکارگیری در موشک باشند موفقیتی بزرگ است که قطعاً زمینه مناسبی برای رسیدن به سامانه های فعال راداری محسوب می شود. به علاوه سایر اجزای موشک نیز همچون سازه، بدنه، فیوز و سرجنگی، سامانه های ناوبری، هدایت و کنترل نیز در این موشک ها بومی است که فناوری های بکار رفته در آنها بسیار بیشتر از سامانه هدفگیری راداری قابل توسعه در موشک های ضدهوایی دیگر است.

توجه داریم توانایی کشور هم در زمینه طراحی و هم تولید انبوه چند نسل سوخت جامد، مواد مقاوم در برابر حرارت حتی تا سرعت های بالای 10 ماخ و زیرسامانه های مخابراتی و جنگ الکترونیک در سایر برنامه های موشکی کشور اثبات شده است.

همچنین با در نظر گرفتن فعالیت های اجرا شده روی رادار و سامانه کنترل آتش اف-14تامکت از همان سالهای دفاع مقدس تا به امروز عملیاتی نگهداشتن رادار و سامانه کنترل آتش این رهگیر دوربرد محرز است. برای یادآوری به جایگزین کردن برخی قطعات رادار AWG-9 در زمان جنگ که منجر به کاهش حداقل 10 کیلوگرم از جرم آن شد تا بکارگیری سامانه های سطح به هوا(که در رزمایش هایی چون حیدرکرار اعلام شد) و افزودن به موشک های هوا به هوای تامکت از جمله موشک نیمه فعال راداری آر-27 روسی اشاره می کنیم که همگی نشان دهنده توان داخلی در بهبود قابلیت های سامانه های رادار و کنترل آتش اف-14(والبته موشک آر-27) دارد چه رسد به عملیاتی نگهداشتن آن.


موشک آر-27روسی زیر بال تامکت آمریکایی

این موارد مجموعاً می تواند اثباتگر خوبی برای وجود فناوری های مختلف لازم برای طراحی و ساخت یک موشک هوا به هوا نه تنها در سطح فینیکس بلکه پیشرفته تر و مطمئن تر از آن باشد. موشکی که سطح توانمندی تامکت ها برای دفاع هوایی دوربرد را نسبت به زمان فعلی در وضعیت مطلوبی قرار خواهد داد. هر چند مؤلفه های دیگر قدرت هوایی در کشور نیز باید در تحلیل ها مدنظر قرار گیرد اما جنگنده و رهگیرهای قدرتمند از مهمترین موارد تشکیل دهنده یک قدرت هوایی هستند که تلاش های کشورمان در صورت حمایت های بیش از پیش این هدف را که «دست یافتنی تر» از فناوری هسته ای و فضایی است به ثمر خواهد رساند.

ققنوس ایرانی پس از 20سال از خاکستر برخاست + عکس



ققنوس ایرانی پس از 20سال از خاکستر برخاست + عکس
تصاویر منتشر شده توسط خلبان نیروی هوایی روسیه که در یک تیم پروازی عازم نمایشگاه هوایی بحرین بودند نشان دهنده مجهز بودن تامکت ها به موشک های AIM-54 بود. رهگیرهای ایرانی که در حال مشایعت این تیم روسی برای عبور از آسمان ایران بودند تماماً مسلح بوده و فینیکس های همراه آنها تعجب کارشناسان خارجی را برانگیخته است.
 مطالب تاریخی نشان می دهد از زمانی که فریاد فرماندهان زمینی و دریایی از ضربات هواپیماهای دشمن به آسمان بلند شد، نبرد هوایی برای سرنگون کردن این بلای آسمانی و در نتیجه حذف یا کم اثر کردن کاربردهایشان شکل جدی به خود گرفت.

از اینرو تاریخ تولد مبحث برتری هوایی را می توان همان زمان دانست؛ طرفی از جنگ که هواپیمای بهتری داشت و آن را بهتر به پرواز در می آورد، آسمان را در اختیار داشت و توان تحت فشار گذاشتن دشمن در زمین و دریا. بدین ترتیب بخش مهمی از تلاش فرماندهان هوایی، خلبانان و در پشت جبهه طراحان و سازندگان هواپیما و سلاح آن با رویکرد نبرد هوایی جهت یافت که برخی از هواپیماهای فوکر آلمان در جنگ جهانی اول از جمله موفق ترین نمونه ها بودند.

در این جنگ، ابتدا مسلسل های دستی و تیربارهای تعبیه شده برای سرنشین عقب و کمی بعد تیربارهای نصب شده در جلوی خلبان و برای استفاده او ابزارهای نبرد هوایی بودند. این روند تا پایان جنگ جهانی اول ادامه داشت. در این دوران به صورت پراکنده از راکت ها نیز برای انهدام بالون های شناسایی استفاده می شد.

با شعله ور شدن آتش دومین جنگ جهانی و پیشرفت های هواپیماها سلاح ها نیز سنگین تر و مخرب تر شده و عمدتاً از تیربار به توپ تبدیل شدند. این توپ ها در بال و بدنه جاسازی شده و آنچه در نبردهای هوایی رخ داد را رقم زدند. در این جنگ هم از راکت های هوا به هوا هر چند به طور محدود استفاده می شد. البته آلمانی ها تلاش نمودند تا بر اساس همین راکت ها نوع هدایت شوند بسازند. حاصل آن «Ruhrstahl X-4» بود که به کاربرد عملیاتی در جنگ نرسید و بعدها سر از آمریکا در آورد.


موشک آر-4 آلمانی

پس از جنگ دوم جهانی هرچند در شرق توپ هرگز کنار گذاشته نشد اما در آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم خود را درگیر جنگ های دیگر کرده بود برای مدتی توپ در نبرد هوایی  به فراموشی سپرده شد. پدیده ای نوظهور به نام موشک باعث این اتفاق بود. موشک یک سازه هوافضایی است که با اتکا به نیروی راکتی ناشی از پیشران(موتور) در هوا حرکت کرده و با حمل مواد منفجره و رساندن آن به محل هدف با بهره گیری از سامانه های هدفگیری، هدایت و کنترل هدف را نابود می سازد. موشک های هوا به هوای کوتاه برد که با ردیاب حرارتی، هواپیمای دشمن را کشف و ردگیری می کردند به تسلیحات جنگنده ها افزوده شد و کارایی عالی آن صرف نظر از مشکلات فنی تصور بی نیاز شدن از توپ را به وجود آورد.

اما این موشک ها به دلیل ضعف جستجوگرهای حرارتی، برد کمی داشتند و باز هم هواپیماها مجبور به «درگیری هوایی نزدیک» می شدند. نیاز به دیدن و انهدام دشمن از فاصله دور(فامد یا فراتر از میدان دید) طراحان را به استفاده از ابزار رادار برای درگیری هوایی سوق داد و کمی بعد نسل جدید موشک های هوا به هوا که با رادار هدایت می شدند متولد شدند.

با رقم خوردن نتایج نبردهای هوایی ویتنام هر چند توپ ها دوباره جایی برای خود دستو پا کردند اما این دو نوع موشک یعنی حرارتی و راداری تسلیحات اصلی در نبرد هوا به هوا شدند.

موشک های راداری در ابتدا وابسته به امواج رادار ارسالی از هواپیمای شلیک کننده بودند. این امواج با برخورد به هدف، بازمی گشت و یک جستجوگر(سیکر) با دریافت این امواج و ردیابی محل بازتاب به محل هدف چه ثابت و چه متحرک پی برده و با تکرار شدن این فرایند و اصلاح مسیر، خود را به هدف می رساند. این روش هدایت «آشیانه یابی نیمه فعال راداری» است که امروزه هم در موشک های بسیاری مشاهده می شود.

با پیشرفت صنعت الکترونیک و ساخت تجهیزات مورد نیاز رادارها در ابعاد و وزن مطلوب انواعی از موشک های هوا به هوا که متکی به رادار داخل موشک بودند ساخته شد. در واقع رادار خود موشک کار ردگیری هدف و فراهم کردن اطلاعات لازم برای تصحیح مسیر برای رسیدن به هدف را انجام می دهد. به این نوع موشک ها «فعال راداری» گفته می شود که به دلیل سامانه های بکار رفته در آن، قیمت بالاتری دارند اما مزیت های راهکنشی بالایی نیز به دنبال دارند.

در موشک نیمه فعال، هواپیمای شلیک کننده باید تا زمان اصابت موشک به هدف به سمت هدف جهت گیری داشته و توان ردگیری رادار خود را روی آن متمرکز کند. این باعث محدودیت عملکردی برای جنگنده در این مدت شده و خود آن را در معرض آتش دشمن قرار می دهد. در عوض موشک فعال راداری پس از مدتی از اطلاعات ارسالی از هواپیما بی نیاز شده و این امکان را بوجود می آورد که جنگنده محل را ترک کند. از این رو به موشک های فعال راداری، «شلیک کن-فراموش کن» هم می گویند.

نوع دیگر هدایت راداری، روش «غیر فعال» یا پسیو است که موشک با دریافت امواج رادار هواپیمای دشمن و اجرای فرایند آشیانه یابی، محل ارسال امواج و در واقع هواپیمای دشمن را یافته و خود را به آن می رساند. این روش هرچند تا حدودی کمتر نیاز به سخت افزارهای راداری و الکترونیکی دارد و در دسته شلیک کن-فراموش کن هم قرار می گیرد اما در صورت خاموش شدن رادار هدف، موشک سرگردان شده و از دست می رود. موشک های هوا به هوای زیادی مبتنی بر این روش هدفیابی ساخته نشده است.

نخستین موشک هوا به هوای راداری فعال در دنیا موشک «AIM-54 فینیکس» است که در 1974 وارد خدمت شد. نام موشک از داستان پرنده اساطیری یعنی ققنوس گرفته شده است. این موشک بر مبنای طرح های رد شده موشک های دوربرد هوا به هوای ایگل و فالکون برای دفاع از ناوگان دریایی در برابر موشک های کروز ضدکشتی و بمب افکن های دوربرد شوروی سابق طراحی شد. فینیکس که ده ها سال عنوان دار دوربردترین موشک هوا به هوای آمریکا نیز بود به همراه رادار و سامانه کنترل آتش «AWG-9» قابلیت منحصر درگیر شدن همزمان با 6 هدف مختلف را پیدا کرد که حتی امروز هم اغلب جنگنده ها از چنین قابلیتی بی بهره هستند. این توانمندی نخستین بار در هواپیمای اف-14 تامکت به صورت عملیاتی درآمده و مقدمات تبدیل این رهگیر دوربرد را به یکی از بی نظیرترین هواپیماهای شکاری دنیا فراهم کرد.

این موشک پس از شلیک به هدفی در مسافت های دور با استفاده از سامانه های هدایت درونی بخش زیادی از مسیر را طی کرده و در فاز بعدی با روش هدایت نیمه فعال به سمت هدف رفته و در فاز نهایی با استفاده از رادار خود وارد فاز هدایت فعال راداری می شود. در مسیرهای متوسط موشک خیلی زود تحت هدایت نیمه فعال و سپس فعال راداری قرار می گیرد.


نمای گرافیکی برش خورده موشک فینیکس

موشک فینیکس حدود 4 متر طول، 38.1 سانتیمتر قطر و 92.5 سانتیمتر دهانه بال دارد. این موشک 453 کیلوگرمی به سرعت 4.3 ماخ(حدود 1224 تا 1067 متر بر ثانیه در ارتفاع بالا) دست یافته و برد نهایی آن در منابع تا 185 کیلومتر عنوان شده است. این موشک از سرجنگی 60 کیلوگرمی ترکشی-انفجاری شدید برخوردار است که شعاع انهدامی بیش از 5 تا 15 متر به آن می دهد.

هواپیمای اف-14 و سلاح اصلی آن یعنی موشک فینیکس در سال 1354 وارد کشور شد. در مستندات تاریخی همواره یکی از دلایل مطرح شده برای خرید این رهگیر گرانقیمت که گرانتر از قیمت نیز به ایران فروخته شد مقابله با نفوذ هواپیماهای بلندپرواز و بسیار سریع میگ-25 شوروی بود که برای عملیات شناسایی تا عمق زیادی در ایران نفوذ می کردند. با انهدام حداقل یک پهپاد هدف BQM -43E در ارتفاع 50هزار پا(حدود 15کیلومتری) تا حد زیادی از این عملیات ها کاسته شد. به جز دو فروند از 79 تامکت که در اثر سانحه از بین رفته بودند و تعدادی موشک فینیکس از حدود 284 فروند تحویل شده به ایران که شلیک شده بودند مابقی این دارایی های ارزشمند در اختیار نیروی هوایی بود.

پس از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و خنثی شدن توطئه های پس دادن تامکت های نیروی هوایی به آمریکا و فروش آنها به کانادا، روند عملیاتی نگهداشتن این جنگنده با افت و خیزهایی همراه بود اما موشک های فینیکس هنوز به انتهای عمر انبارداری خود نرسیده و با وجود اینکه آمریکایی فینیکس های فروخته شده به ایران را با کیفیت کمتری نسبت به نمونه های تحویل شده به نیروی دریایی شان مونتاژ کرده بودند همچنان آماده بودند.


تصویری که از آن به عنوان اولین شلیک فینیکس در کشور یاد می شود

با وقوع جنگ تحمیلی و ضرورت ایجاد و حفظ برتری هوایی برای کند کردن نفوذ زمینی عراق و حمایت از عملیات های دریایی، تامکت های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با وضعیت آمادگی مناسب وارد کارزار شده و کمی بعد اولین فینیکس، یک پرنده متجاوز عراقی را منهدم کرد. خیلی زود کارایی بالای این موشک اثبات شد و در بیشتر موارد، هواپیماهای مختلف عراقی شامل میگ-21/23/25، میراژ اف-1 و ... راه گریزی از آن نمی یافتند.

با گذشت چند سال از جنگ و نیاز به تعویض برخی اجزا و قطعات موشک نظیر باتری های حرارتی که به انتهای عمر خود رسیده بودند تعداد فینیکس های عملیاتی نهاجا کاهش یافت و استفاده کمتر از آن به خلبانان اف-14 ابلاغ شد. اما همین تعداد محدود از AIM-54های در دسترس در کنار استفاده هنرمندانه خلبانان نهاجا اتفاقات بی نظیری را رقم زد که از آن جمله انهدام چند هواپیمای عراقی(که در حال پرواز جمع بودند) توسط یک موشک فینیکس و مواردی از درگیری با موشک های ضدکشتی عراق از آن جمله هستند.

هر چند انهدام یک موشک فرانسوی «اگزوست» از این دست در 1985 چندان قطعی نیست اما انهدام یک موشک «سی-601» چینی در 1988 بیشتر مورد تأیید است. حتی اگر این موشک ها توسط تامکت/فینیکس نهاجا منهدم نشده باشند صرف درگیری با یک موشک در ان سالها توانایی بسیار بالایی محسوب می شود که توسط خلبانان نهاجا رقم خورده است.


اجزای موشک فینیکس

در حالی که آمریکا به عنوان سازنده این هواپیما و موشک در جنگ های خود موفق به ثبت حتی یک پیروزی هوایی با موشک فینیکس تا زمان بازنشستگی آن در سال 2004 نشد. هر سه شلیک رزمی این موشک توسط آمریکا در سال 1999 در عراق ثبت شده که دو مورد مربوط به رهگیری دو میگ-25 عراقی بود که هر دو موشک نتوانستند به اهدافشان برسند و یک مورد مربوط به یک میگ-23 که به همین عاقبت منجر شد.

در حالی که تا مدتها علت ناموفق بودن درگیری اول، فرار سریع میگ-25ها عنوان می شد امروزه علت این واقعه اجرای نادرست فرایندهای نصب موشک توسط عوامل فنی ناو هواپیمابر عنوان شده، فرایندهایی که 8 سال به درستی در نیروی هوایی کشورمان و در بحرانی ترین شرایط اجرا می شد. گفتنی است انهدام چند میگ-25 توسط تامکت های ایران در دفاع مقدس اعلام شده است.


اف-14 تامکت نهاجا در حال حمل چهار فروند فینیکس در جایگاه های زیر بدنه

نیروی هوایی با تلاش متخصصان داخلی و تهیه قطعات یدکی موفق شد همواره تعدادی از موشک های فینیکس را تا انتهای جنگ عملیاتی نگه دارد؛ حرکتی که با پایان جنگ و فعالیت بیش از پیش جهاد خودکفایی ادامه پیدا کرد.
ریشه شایعات مربوط به تمام شدن موشک های فینیکس ایران و کُند شدن یکی از سلاح های بُرّنده نهاجا به همان سالهای جنگ بازمی گردد.

یکی از پروژه های اجرا شده روی هواپیمای اف-14 نهاجا در زمان جنگ تحمیلی که بعدها هم تکمیل شد بکارگیری موشک سطح به هوای هاوک با نام سجیل بجای فینیکس بود. برخی منابع ابراز داشته اند این موشک که در حالت سطح به هوا به برد 40 کیلومتر می رسید در شلیک هوا به هوا به برد بیش از 55 کیلومتر دست می یافت؛ بردی که بسیاری از شلیک های فینیکس در ایران را پوشش می داد بنابراین هاوک که تعداد قابل توجهی از آن در کشور موجود بود می توانست جایگزین مناسبی برای کمتر شدن بار کاری AIM-54 باشد.


موشک هاوک زیر بال تامکت

به کارگیری موشک هاوک یک از شواهد اتمام، کاهش شدید یا مشکلات عمده موشک فینیکس در ایران بود در حالی که تفسیر منصفانه تر می تواند این باشد که این پروژه برای پیشگیری از وقوع چنین مسئله ای به انجام رسید. هر چند در طول جنگ شلیک های محدودی از هاوک توسط تامکت به ثبت رسیده اما انهدام یک سوخو-24 یا میگ-29 عراقی در اواخر جنگ به این موشک نسبت داده شده است. پس از پایان جنگ نیز با تلاش در جهت رفع مشکلات، کارایی این موشک روی تامکت از برخی جهات بهبود داده شد تا میزان نیاز به فینیکس در بردهای عنوان شده کاهش یابد.

بحث وخیم بودن وضعیت عملیاتی موشک فینیکس با کمتر شدن نمایش این موشک در رژه ها و رزمایش ها بیشتر قوت گرفتن هر چند که نمونه تمرینی آبی رنگ این موشک پای ثابت بسیاری از نمایشگاه هایی بود که اف-14 تامکت در آن حضور می یافت. از این رو برخی تصور کردند یکی از سلاح های بُرّنده نهاجا برای همیشه کند شده است.


نمونه تمرینی فینیکس

فینیکس بومی شده است؟

از سوی دیگر از برخی منابع داخلی تلاش برای تهیه و ساخت قطعات و حتی ساخت خود موشک AIM-54 شنیده می شد، مطلبی که هرگز و حتی تاکنون مورد تأیید رسمی قرار نگرفته است. اما شواهدی در سال های اخیر نشان از عملیاتی شدن تمام فینیکس ها و حتی ساخت نمونه داخلی آن با فناروی های روز توسعه یافته در کشور دارد.

اولین نمایش این موشک در سالهای اخیر به رژه سال 1390 باز می گردد. این موشک در کنار موشک ضدرادار دوربرد کی-اچ-58 که بدست متخصصان داخلی بهسازی شده در معرض دید عموم قرار گرفت در حالی که ظاهری کاملاً نو داشته و نوشته ها و علائم روی مطابق سبک جدید نیروی هوایی بود.

پس از آن در نمایشگاه دستاوردهای نیروهای مسلح همان سال که مورد بازدید مقام معظم رهبری قرار گرفت، فینیکس در کنار اف-14 و برخی تسلیحات هواپایه که یا جدید بوده و یا کاربری آنها به تازگی اعلام شده بود حضور یافت. با توجه به ماهیت نوآورانه و بومی بودن دستاوردهای ارائه شده در نمایشگاه مذکور احتمالات مطرح شده بسیار تقویت می گردد.

همچنین تصاویر منتشر شده توسط خلبان نیروی هوایی روسیه که در یک تیم پروازی عازم نمایشگاه هوایی بحرین بودند نشان دهنده مجهز بودن تامکت ها به موشک های AIM-54 بود. رهگیرهای ایرانی که در حال مشایعت این تیم روسی برای عبور از آسمان ایران بودند تماماً مسلح بوده و فینیکس های همراه آنها تعجب کارشناسان خارجی را برانگیخت زیرا هواپیماهای اسکورت کننده قاعدتاً از جمله هواپیمای آماده عملیات و برخوردار از تسلیحات عملیاتی هستند.

در منابع خارجی نیز مطالبی مبنی بر فعال شدن مجدد فینیکس ها و ساخت داخلی آن به چشم می خورد. گزارش مشاهدات خلبانان آمریکایی در حال گشت زنی از تامکت های مسلح به فینیکس در پرواز روی خلیج فارس یکی از این موارد است.

در منابع معتبر خارجی در سال 2006 اعلام شده که نیروی هوایی ایران پس از موشک هوا به هوای کوتاه برد حرارتی فاطر، نمونه بومی و مهندسی معکوس شده به کمک سایر صنایع داخلی از موشک فینیکس را هم آزمایش کرده است.

به گفته این منبع به جز برنامه ای برای ساخت بومی رادار، رایانه اطلاعات پرواز و رایانه کنترل موشک، نمونه ای از فینیکس که نیاز به سامانه خنک کننده موجود در آویزگاه موشک در هواپیما نداشت ساخته شد و پس از آزمایشات و رفع مشکلات تا تابستان 2005 دستِکم 30 فروند موشک مورد تأیید قرار گرفته و وارد خدمت شدند. پس از آن تولید موشک با روند آهسته ای ادامه یافته است.

فناوری های داخلی

آنچه می تواند ممکن بودن ساخت موشکی به پیچیدگی فینیکس را با اتکا به توانمندی های بومی به اثبات برساند نگاهی به چند پروژه موشک های ضدهوایی از سال های دور تا به امروز و همچنین بحث ارتقاء و بهسازی رادار خود اف-14 است.

همانطور که ذکر شد به کارگیری موشک سطح به هوای هاوک روی اف-14 آن هم در سال های پرمشغله جنگ تحمیلی کار بسیار مهمی بود. در واقع دو سامانه هاوک و AWG-9 که اشتراک خاصی نداشتند به هم مرتبط شده و قابل استفاده در عملیات آن هم در جنگ شدند. این مسئله نشان دهنده میزان اشراف متخصصان نهاجا به هر دوی این سامانه ها دارد؛ چیزی که هنوز هم برخی آن را باور نکرده اند.



مورد دیگر به کارگیری موشک سطح به هوای "استاندارد" روی اف-4 فانتوم به عنوان موشک هوا به هوا و همچنین در سامانه هاوک برای انهدام اهداف ارتفاع بالا، هر چند برنامه کاملاً موفقی نبود اما به متخصصان کشور کمک کرد تا با مسئل علمی و عملی سامانه های ضد هوایی  بیشتر مأنوس شده و برای آینده تجربه خوبی کسب کنند. بعدها در نیروی دریایی ارتش موشک استاندارد بهسازی شده و برخی اجزای آن نیز در داخل ساخته شد.

موشک حاصل که فجر نامیده شد، نوید بخش حرکت رو به جلوی نیروهای مسلح در زمینه فناوری موشک های ضدهوایی بود. سال گذشته نیز موشک محراب که ادامه منطقی روند ارتقاء استاندارد/فجر است معرفی شد که علاوه بر هدایت راداری، قابلیت درگیر شدن با هدف حتی در حال اجرای عملیات جنگ الکترونیک دارد. در واقع اگر در مسیر حرکت،امواج منتشر شده توسط سامانه جنگ الکترونیک هدف، قوی باشد موشک خود این امواج را ردیابی کرده و خود را به هدف می رساند.

شاید مهمترین برنامه موشک های ضداهداف هوایی کشور که اعلام شده است ساخت سامانه مرصاد و موشک های شاهین/شلمچه باشد. این سامانه که بر پایه سامانه پدافند هوایی موشکی هاوک ساخته شده تماماً دیجیتال، دارای سامانه های پیشرفته هدفگیری و الگویتم های هوشمند، بومی و شاید منحصر به فرد ردگیری هدف است.

در تصاویر منتشر شده از موشک های این سامانه نیز خبری از اجزای قدیمی موشک های هاوک نیست بلکه سامانه ای دیجیتالی و آنتن های مسطح آرایه ای که حتی با آنتن رادار موجود در موشک فینیکس هم متفاوت است نشان از یک جهش در این زمینه دارد. هر چند این دو موشک دارای هدایت غیرفعال راداری هستند اما ساخت تجهیزات راداری که قابل بکارگیری در موشک باشند موفقیتی بزرگ است که قطعاً زمینه مناسبی برای رسیدن به سامانه های فعال راداری محسوب می شود. به علاوه سایر اجزای موشک نیز همچون سازه، بدنه، فیوز و سرجنگی، سامانه های ناوبری، هدایت و کنترل نیز در این موشک ها بومی است که فناوری های بکار رفته در آنها بسیار بیشتر از سامانه هدفگیری راداری قابل توسعه در موشک های ضدهوایی دیگر است.

توجه داریم توانایی کشور هم در زمینه طراحی و هم تولید انبوه چند نسل سوخت جامد، مواد مقاوم در برابر حرارت حتی تا سرعت های بالای 10 ماخ و زیرسامانه های مخابراتی و جنگ الکترونیک در سایر برنامه های موشکی کشور اثبات شده است.

همچنین با در نظر گرفتن فعالیت های اجرا شده روی رادار و سامانه کنترل آتش اف-14تامکت از همان سالهای دفاع مقدس تا به امروز عملیاتی نگهداشتن رادار و سامانه کنترل آتش این رهگیر دوربرد محرز است. برای یادآوری به جایگزین کردن برخی قطعات رادار AWG-9 در زمان جنگ که منجر به کاهش حداقل 10 کیلوگرم از جرم آن شد تا بکارگیری سامانه های سطح به هوا(که در رزمایش هایی چون حیدرکرار اعلام شد) و افزودن به موشک های هوا به هوای تامکت از جمله موشک نیمه فعال راداری آر-27 روسی اشاره می کنیم که همگی نشان دهنده توان داخلی در بهبود قابلیت های سامانه های رادار و کنترل آتش اف-14(والبته موشک آر-27) دارد چه رسد به عملیاتی نگهداشتن آن.


موشک آر-27روسی زیر بال تامکت آمریکایی

این موارد مجموعاً می تواند اثباتگر خوبی برای وجود فناوری های مختلف لازم برای طراحی و ساخت یک موشک هوا به هوا نه تنها در سطح فینیکس بلکه پیشرفته تر و مطمئن تر از آن باشد. موشکی که سطح توانمندی تامکت ها برای دفاع هوایی دوربرد را نسبت به زمان فعلی در وضعیت مطلوبی قرار خواهد داد. هر چند مؤلفه های دیگر قدرت هوایی در کشور نیز باید در تحلیل ها مدنظر قرار گیرد اما جنگنده و رهگیرهای قدرتمند از مهمترین موارد تشکیل دهنده یک قدرت هوایی هستند که تلاش های کشورمان در صورت حمایت های بیش از پیش این هدف را که «دست یافتنی تر» از فناوری هسته ای و فضایی است به ثمر خواهد رساند.

میگ29؛ شاه مهره دفاع هوایی ایران + عکس



میگ29؛ شاه مهره دفاع هوایی ایران + عکس


با توجه به توانایی برخاستن میگ-29 در وزن های سبک از باندهای کوچک و پراکنده فالکروم های نیروی هوایی ایران صرف نظر از اینکه تا چه حد بهسازی شده اند شاهین های خطرناکی هستند که با سامانه های ارتباط امن بومی به شبکه رادارهای دوربرد فعال(اکتیو) و میانبرد غیرفعال (پسیو) و شنود الکترونیکی مرتبط بوده و در فضای نامتقارن نبرد احتمالی آینده می توانند ضربات مرگباری بر هواگردهای متخاصم وارد کند.
 «میگ-29» یا فالکروم (به معنای نقطه اتکا) با هدف ایجاد یک رهگیر نقطه ای برای دفاع هوایی از مناطق مهم سیاسی و صنعتی با استفاده از آخرین یافته های مراکز پژوهشی و تجربیات میگ های قبلی در شوروی سابق طراحی و ساخته شد و در اکتبر 1977 برای اولین بار پرواز کرد. با توجه به مأموریت تعریف شده، این جنگنده برد و مداومت پروازی زیادی نداشت ولی کارایی آن در نبردهای نزدیک با توجه به مانورپذیری بسیار بالا، سامانه هدفگیری روی کلاه پرواز، موشک کوتاه برد آر-60 با قابلیت درگیری با هدف از تمام زوایا و کمی بعد موشک بسیار چابک و پیشرفته آر-73، فوق العاده بود.


میگ-29 نیروی هوایی آلمان

بنابراین فالکروم واقعاً جانشین شایسته ای برای میگ-21 و 23 به شمار می رفت. همچنین این ویژگی ها میگ-29 را از همان ابتدا به عنوان رقیب مستقیم اف-16 آمریکایی در رویایی هوایی مطرح کرد هر چند پرنده غربی تک موتوره بوده و از ابتدا اجرای مأموریت های زمینی نیز برای آن در نظر گرفته شده بود.

این هواپیما حدود 17.3 متر طول و 11.4 متر دهانه بال دارد و جرم خالی آن حدود 10.5 تا 11تن و بیشینه جرم قابل بلند شدن آن 18500 تا 20هزار کیلوگرم است. میگ-29 از دو موتور توربوفن آر-دی-33 نیرو می گیرد که هر یک از آنها معادل 8300 کیلوگرم-نیرو رانش ایجاد می کنند. بخش مهمی از توانایی میگ-29 در اجرای مانورهای هوایی مدیون این موتورهای قدرتمند اما تا حدودی پرمصرف است که باعث شده اند کمیت بسیار مهم «نسبت رانش به وزن» در میگ-29 در برخی وزن های رزمی فراتر از یک شود. همچنین نرخ اوجگیری این جنگنده نیز بالا بوده که ناشی از توان اضافه ایجاد شده توسط موتور است.


سامانه هدفگیری روی کلاه پرواز میگ-29

میگ-29 به بیشینه سرعتی در حدود 2.35 ماخ معادل با بیش از 2400 کیلومتر بر ساعت در ارتفاعات بالا و بیشینه سقف پرواز کمی بیش از 18هزار متر دست می یابد. میزان محموله قابل حمل نمونه های مختلف این جنگنده متفاوت است اما نمونه های اولیه آن نهایتاً 3000 تا 3500 کیلوگرم تسلیحات جنگی شامل موشک های هوا به هوای میانبرد راداری نیمه فعال و حرارتی و بمب های سقوط آزاد را حمل می کنند. در نمونه های بعدی، موشک های هوا به هوای فعال راداری، بمب ها و موشک های هوا به سطح هدایت شونده لیزری، اپتیکی و راداری نیز به فهرست تجهیزات این میگ اضافه شد.

بیش از 1600 فروند از این جنگنده ساخته شده است. شوروی سابق و روسیه فعلی و تقریباً همه کشورهای هم پیمان شوروی سابق، برخی از کشورهای خاورمیانه و آسیا مانند ایران، هند، مالزی، کره شمالی، یمن، سوریه، برخی از کشورهای قاره آمریکا مانند کوبا، پرو و در آفریقا الجزایر، سودان و ...  از کاربران این جنگنده هستند. البته عمده موفقیت های صادراتی میگ-29 به اولین سال های تولید در اواخر جنگ سرد و اوائل دهه 1990 باز می گردد.

سابقه رزم هوایی

بنابر اطلاعات موجود اولین حضور فالکروم در میدان نبرد در اواخر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران توسط خلبانان روس و عراقی بوده است. برخی منابع اظهار داشته اند یک فروند از این جنگنده ها نیز توسط نیروی هوایی ایران ساقط شده است. کمی بعد در جنگ خلیج فارس 5 فروند میگ-29 عراقی در نبرد هوایی با نیروهای متحد از بین رفت و چند مورد پیروزی هوایی ادعا شده برای این جنگنده نیز مورد تأیید واقع نشد.

به گزارش مشرق، اخباری مبنی بر ساقط شدن دو فروند از میگ-29های اریتره توسط سوخو-27های اتیوپی در جنگ 1999 این دو کشور وجود دارد. گفته شده سوخو-27ها تحت هدایت خلبانان روسی بوده اند. در مقابل، میگ های اریتره نیز دو میگ-21، سه میگ-23 و یک سوخو-25 اتیوپی را منهدم کردند.

گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه دو فروند میگ-29 سوریه توسط اف-15های رژیم صهیونیستی در سال 2001 منهدم شدند. البته جالب اینجاست هر دو طرف ماجرا این واقعه را تأیید نکرده اند.

در نبرد کارگیل بین هند و پاکستان در 1999 فالکروم های هندی وظیفه اسکورت میراژ2000های این کشور را داشتند که مسئول حملات دقیق زمینی بودند. میگ-29ها در این جنگ چند بار روی اف-16های پاکستانی قفل کردند اما به دلایلی مجاز به درگیری با آنها نبودند.

در جنگ کوزوو 6 میگ-29 یوگوسلاوی توسط جنگنده های ناتو ساقط شدند. هر چند راهکنش(تاکتیک) ابتکاری اتخاذ شده برای استفاده از فالکروم در این جنگ بسیار مورد توجه کارشناسان واقع شد اما پیروزی های هوایی نسبت داده شده به این جنگنده مورد تأیید واقع نشده است. این میگ ها همگی از انواع پایه بودند و با توجه به ضعف سامانه های هشدار دهنده و جنگ الکترونیک نتوانستند از توانمندی رادار و موشک میانبرد خود استفاده کرده و عملیات های جالب توجه آنها نیز به برخاستن از باندهای کوچک و جاده ها و رهگیری سریع هواپیماهای دشمن با سامانه ردگیری فروسرخ بازمی گردد.

در حال حاضر آخرین نمونه میگ-29 با بهسازی های فراوان در سازه، بنده، پیشران و سامانه های سلاح با نام میگ-35 ساخته شده و در نمایشگاه های هوایی در معرض دید عموم قرار گرفته است. این هواپیما در رقابت بزرگ 126 فروندی نیروی هوایی هند نتوانست با وجود حضور نزدیک به 100 فروند از انواع میگ-29 در ارتش این کشور به پیروزی دست یابد و عرصه را به رافال فرانسوی واگذار کرد.

در خود روسیه تا به حال بهسازی های مختلفی روی فالکروم ها اجرا شده که علاوه بر سامانه های راداری، الکترونیک و اویونیک و سلاح شامل ایجاد قابلیت سوختگیری هوایی، حمل مخازن سوخت زیر بال و نصب مخازن تطبیقی سوخت روی بدنه نیز می شود. چندی پیش الجزایر سفارش های جدید خود که از مدل بهسازی شده میگ-29اس-ام-تی بود را به علت عدم کیفیت پس فرستاد. مالزی نیز اعلام کرده مشکلات و ایرادات فنی فالکروم هایش باعث شده تا تصمیم بگیرد آنها را زودتر از موعد بازنشسته کند.

ورود به ایران

نیاز به بازسازی ناوگان جنگنده های نهاجا در دو مأموریت تخصصی رهگیری و بمب افکن ضربتی پس از پایان جنگ تحمیلی باعث شد تا میگ-29 برای مأموریت اول و سوخو-24 به عنوان بمب افکن تاکتیکی خریداری شود.


پرواز جمع سه فروند میگ-29 دو نفره و یک فروند تکنفره

در سال 1368 قرارداد منعقد شده و در سال بعد اولین سری از هواپیماها تحویل داده شدند. در تبریز هم اولین میگ-29ها در سال 1371 مشغول به خدمت شدند. بنا بر اعلام منابع خارجی 25 فروند میگ-29 شامل 18 فروند نمونه تکنفره و دو فروند نمونه دو نفره برای امور آموزشی به ایران تحویل داده شد. همچنین به گفته همین منابع در اوائل دهه 1990 تعدادی از هواپیماهای عراقی بدون اجازه در حالی که دو کشور پس از جنگ در حال آتش بس بودند وارد ایران شدند که چهار فروند میگ-29 نیز در میان آنها بوده است.


شهید ستاری در حال بازدید از میگ-29 در روز ورود اولین فروند به ایران

پس از ورود فالکروم های خریداری شده به ایران روند عملیاتی شدن این جنگنده ها به دلیل مشکلات ایجاد شده توسط روسها مورد رضایت ایران نبود. در واقع اگر جسارت و توان بالای متخصصان ایرانی نبود پشتیبانی ناقص و نامطلوب روسها تا به حال فالکروم های ایرانی را مانند برخی کشورهای دیگر از رده خارج می کرد.

اما با وجود در دسترس نبودن برخی دفترچه های فنی که باید تحویل داده می شد میگ های نهاجا نه تنها از پا نیافتادند بلکه روند نگهداری آنها بهتر نیز شده و در چند سال اخیر چندین فروند از فالکروم های زمینگیر شده به خط پروازی بازگردانده شده اند به طوریکه این هواپیما با تنها یک سانحه منجر به سقوط هم اکنون ایمن ترین جنگنده نهاجا لقب گرفته است در حالی که اف-14 تامکت های نهاجا حتی قبل از انقلاب نیز سانحه منجر به سقوط داشته اند.

به گزارش مشرق، امروزه تعمیر اساسی و بازسازی میگ-29های ایرانی در پایگاه یکم شکاری تهران و دوم شکاری تبریز ادامه دارد بدون اینکه عمر و کیفیت پائین قطعات خارجی و قابل استفاده نبودن قطعات دو هواپیمای میگ به جای یکدیگر (در حالی که در جنگنده ای مانند اف-4فانتوم در نمونه های مربوط به یک سری از ساخت، این امکان وجود دارد) مانع از کار شود. هواپیمای میگ-29 پس از هر 100 ساعت پرواز یک بار برای بازبینی در محوطه باز و بعد از هر 800 ساعت تحت یک دوره بازبینی اساسی قرار می گیرد.


تعمیرات فالکروم در مرکز تعمیراتی خود در تهران

کار به اینجا نیز ختم نشده و علاوه بر ساخت برخی قطعات و لوازم تند مصرف این جنگنده، بهسازی هایی هم روی آن اجرا شده است. از جمله تجهیز به لوله سوخت گیری هوایی از هواپیمای سوخت رسان.

با توجه به برد کم نمونه اولیه و استاندارد این هواپیما چندین برنامه برای رفع این نقص به مرحله اجرا در آمد که نصب سامانه سوختگیری هوایی ثابت در طرح طالع، تلاش برای ساخت سامانه سوختگیری هوایی جمع شونده در طرح طلیعه و نصب مخازن سوخت خارجی زیر بال در طرح خورشید عمده این فعالیت ها را تشکیل می دهد. در طرح اول، یک لوله ثابت به هواپیما افزوده شد که به آن قابلیت سوختگیری از هواپیماهای سوخت رسان بوئینگ 707 و شاید 747 را می داد.

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران این کار را حتی پیش از اینکه روسها میگ های خودشان را به چنین سامانه ای مجهز کنند انجام داد. در واقع زمانی که ایران اولین آزمایشات طرح طالع را انجام می داد هنوز میگ-29های خود روسیه توانایی سوختگیری هوایی را نداشتند. البته اخبار رسمی از نتیجه نهایی طرح طالع و وضعیت طرح طلیعه منتشر نشده و مدتهاست دیگر تصاویر و اخباری از سوختگیری هوایی روی همه فالکروم های ایرانی در رزمایش ها و یا نمایشگاه ها دیده نشده است.

نصب مخزن سوخت زیر بال هر چند بر محدودیت فضای حمل تسلیحات زیر بال فالکروم ها می افزود اما در مأموریت های آموزشی، عزیمت به نقاط مختلف کشور برای حضور در تمرین ها و رزمایش ها و برخی مأموریت های عملیاتی مانند گشت هوایی که معمولآً آن را‌ با تعداد کمی موشک انجام می دادند مفید بود. این بهینه سازی هم هنوز به عنوان یک ارتقاء روی همه میگ های ایرانی حتی در رژه نیروهای مسلح دیده نشده است.

برای کاهش وابستگی به کشور سازنده خیلی زود تلاش برای ساخت برخی اقلام پرمصرف در این جنگنده آغاز شد از جمله چتر ترمز که برای کاهش سرعت هواپیما پس از فرود مورد استفاده قرار می گیرد. نمونه ایرانی حتی در سرعت های فرود تا 5 درصد بالاتر نسبت به نمونه روسی قابل استفاده است.


چتر ترمز میگ-29

راکت های 232 کیلوگرمی هوا به سطح اس-24 با برد 18 کیلومتر، بمب های تمرینی سقوط آزاد مختلف و فریب دهنده های حرارتی(فلایر یا شراره) و راداری(چف یا باریکه) از دیگر اقلام میگ-29 است که در ایران ساخته می شود. تایرهای مورد استفاده در چرخ های ارابه فرود اصلی و دماغه که به ترتیب دارای اندازه 290 x 840 و140 x 570 هستند نیز مدتهاست در کشورمان ساخته می شود.

یکی دیگر از اقدامات در جهت ساخت زیرسامانه های این جنگنده ساخت توپ 30 میلیمتری مورد استفاده در آن و مهمات مربوطه است. البته این توپ برگرفته از توپ 2A42 نفربر BMP-2 است.

جدیدترین ارتقاءها

بهسازی های مختلفی نیز در چند سال اخیر روی میگ-29ها اجرا شده است که شامل به کارگیری تکن(سامانه ناوبری تاکتیکی) جدید که وظیفه آن ارائه موقعیت هواپیما نسبت به ایستگاه زمینی است، به کارگیری سامانه های اویونیک جدید و نمایشگرهای پیشرفته دیجیتال چند منظوره(MFD) رنگی است. این نمایشگرها برای نمایش اطلاعات سامانه های در حال فعالیت در هواپیما نظیر موتور، نقشه جغرافیایی که محل هواپیما در آن به صورت متحرک نشان داده می شود و سامانه های سلاح و رادار به کار می روند و نقش مؤثری در کاهش بار کاری خلبان، افزایش اطمینان پذیری هواپیما به دلیل احتمال بروز خرابی بسیار کم این وسایل، کاهش زمان و هزینه های تعمیر و نگهداری و افزایش میزان آماده پرواز بودن هواپیما دارند.

دست کم ساخت شبیه ساز ثابت برای فالکروم در ایران قطعی است. به واسطه استفاده از شبیه ساز زمان لازم برای یادگیری پرواز فالکروم کاهش و مهارت خلبانان برای استفاده از حد نهایی قابلیت های این جنگنده و همچنین میزان در دسترس بودن فالکروم ها برای پروازهای عملیاتی افزایش می یابد.


فالکروم ایرانی مجهز به موشک های آر-73 و آر-27
در آخرین رزمایش هوایی نهاجا در تبریز خبری پیرامون موشک هوا به سطح هدایت شونده لیزری توسط میگ-29 اعلام شد. به احتمال زیاد این موشک یا از همان انواع روسی که سال گذشته به کارگیری گسترده آن در سوخو-24 نیز رسانه ای شد یعنی موشک کی-اچ-29 و یا از انواع ایرانی از خانواده موشک های ستار است.

با توجه به ساخت سامانه های ارتباطی جدید در کشور که ادوات مختلف هوایی و زمینی و دریایی را به صورت شبکه ای به هم متصل می کند قاعدتآً‌ باید در بهسازی میگ-29 نیز چنین تجهیزاتی مورد استفاده قرار گرفته باشد از جمله سامانه های ارتباطی امن UHF/VHF جدید با قابلیت های جنگ الکترونیک و جهش فرکانسی که منجر به پایداری ارتباطات با سایر واحدها در جنگ می شود.

گمانه زنی هایی نیز از بهسازی رادار و استفاده از موشک آر-77 در منابع خارجی به چشم می خورد که مورد تأیید واقع نشده اما به کارگیری یک نوع موشک هوا به هوای راداری با قابلیت درگیر شدن با موشک های هوا به هوای دشمن در میگ-29 های ایران غیر از مورد فوق نیز به گوش رسیده است. با این حساب پرواز آزادانه اف-16های اماراتی روی تهران آن هم چند بار در روز آنطور که فرماندهان این کشور کوچک، خیال پردازی کرده بودند ممکن نخواهد بود البته اگر خلبانان ناشی اماراتی همانطور که در لیبی سانحه دادند عمل نکرده و به بتوانند به نزدیکی های تهران برسند!

به گزارش مشرق، با توجه به قابلیت های بالای برخی تجهیزات و تسلیحات میگ-29 فالکروم از برخی فناوری های آن روی جنگنده های دیگر نهاجا نیز استفاده شده است. از آن جمله می توان به کلاه پرواز پیشرفته این جنگنده به همراه موشک کوتاه برد آر-73 اشاره کرد.

همانطور که می‌دانیم تجربه جنگ های هوایی نقاط مختلف دنیا ضعف روش های آموزش مرسوم در بلوک شرق سابق در مقایسه با کشورهای غربی را اثبات کرد. اما میگ های ایرانی ابتدائاً توسط خلبانان با تجربه سایر جنگنده های نهاجا خصوصاً ‌اف-4 فانتوم پرواز می کردند به عنوان مثال امیر خلبان سیروس باهری که در زمان جنگ فرماندهی پایگاه سوم شکاری همدان را بر عهده داشت از آن جمله است.

این خلبانان که با روش های آموزشی موجود در ایران بر مبنای روش های غربی یا اساساً در آمریکا دوره دیده بودند با در اختیار گرفتن جنگنده ای چابک و پرقدرت، بالهایی جدید یافتند که توان دفاع هوایی و حتی برتری هوایی نهاجا را بسیار بهبود داد.


گفتنی است مشابه چنین تجربه ای برای خلبانان آلمان شرقی که با میگ-29 پرواز می کردند پیش آمد. در واقع پس از فروپاشی شوروی سابق و الحاق دو آلمان این خلبانان با طی دوره های بازآموزی و شرکت در تمرینات هوایی با جنگنده های ناتو برتری های میگ-29 را عملاً به اثبات رساندند. به علاوه استفاده ترکیبی این میگ ها با اف-4فانتوم های بهسازی شده آلمانی نیز بسیار کارآمد نشان داد، ترکیبی که در ایران نیز با فانتوم و همچنین اف-14 تامکت ها قابل پیاده شدن است.


میگ-29 در حال پرواز جمع با اف-4 و اف-14

هر چند سوابق رزمی میگ-29 درخشان نبوده است اما باید در نظر داشته باشیم این میگ ها از انواع پایه و فاقد سامانه های دفاعی قابل قبول و همچنین دارای ضعف هایی در سامانه های راداری بودند که جزء سیاست های صادراتی آن روزهای شوروی بود. در حالی که بهسازی های اجرا شده روی میگ های ایرانی آنها را برتر از همنوعان خارجی خود و آماده ایفای بهتر وظیفه خود قرار داده است.

برخی کارشناسان نیز با توجه به توانایی برخاستن میگ-29 در وزن های سبک از باندهای کوچک و پراکنده مانند آنچه خلبانان یوگسلاوی در جنگ با ناتو به کار بستند فالکروم های نیروی هوایی ایران را صرف نظر از اینکه تا چه حد بهسازی شده اند شاهین های خطرناکی می دانند که بر خلاف یوگسلاوی با سامانه های ارتباط امن بومی به شبکه رادارهای دوربرد فعال(اکتیو) و میانبرد غیرفعال(پسیو) و شنود الکترونیکی مرتبط بوده و در فضای نامتقارن نبرد احتمالی آینده می توانند ضربات مرگباری بر هواگردهای متخاصم وارد کرده و مجدداً با فرود سریع خود را از آتش دشمن مصون نگه دارند. این در حالی است که میگ های ایرانی توسط متخصصان داخلی سرپا می مانند و قطع حمایت سازنده نیز در استقامت آنها خللی ایجاد نمی کند.

میراژ در ایران؛ مهمان ناخوانده ای که عزیز شد + عکس




میراژ در ایران؛ مهمان ناخوانده ای که عزیز شد + عکس
این هواپیماها در حالی وارد ایران شدند که نه تنها هیچ کتاب راهنما و دفترچه فنی به همراه نداشتند بلکه شاید همه آنها فاقد جایگاه های حمل جنگ افزار بودند. بدیهی است که قطعات یدکی نیز برای این هواپیما موجود نبود اما سطح فناوری های میراژ اجازه نمی داد از آن صرف نظر شود.
«میراژ اف-1» جنگنده ای چند منظوره ساخت شرکت داسوی فرانسه است که نخستین نمونه آن در سال 1966 پرواز کرده و در 13 کشور جهان به کار گرفته شده و در برخی کشورها از جمله خود فرانسه همچنان در حال خدمت است.

این جنگنده پس از طرح های موفق و پرطرفدار میراژ-3 و 5 ساخته شد و پس از سوپر اتندارد دومین و آخرین طرح جنگنده در داسو بود که از بال دلتایی استفاده نمی کرد. اما این میراژ(به معنی سراب) نیز با اقبال خوبی روبه رو شده و بیش از 700 فروند آن ساخته شد. این در حالی بود که ناکامی بزرگ میراژ اف-1 در انتخاب نشدن به عنوان جنگنده سبک و چندمنظوره ناتو در رقابت با «اف-16» آمریکایی بازار بزرگی را از چنگ فرانسوی ها خارج کرده بود.

این جنگنده در نمونه های مختلف خود بین 7400 تا 7600 کیلوگرم جرم دارد(بدون سلاح و سوخت) طولی کمتر از 15.5 متر، دهانه بالی در حدود 8.4 تا 9.3 متر، بیشینه جرم 16200 کیلوگرم داشته و با موتور توربوجت آتار-9-کی خود به بیشترین سرعت 2.2 ماخ(2250 کیلومتر بر ساعت) در ارتفاع بالا دست می یابد. بیشینه برد نمونه های مختلف میراژ اف-1 در حدود 3300 و برد رزمی آنها کمتر از 1500 کیلومتر بدون سوختگیری هوایی گزارش شده است. البته میزان برد تابع عوامل مختلفی از جمله میزان سوخت و وزن محموله جنگی در حال حمل، سرعت و ارتفاع پروازی بوده و این اعداد مربوط به حالات معمول برای مقایسه هستند.

این جنگنده توانایی حمل 6300 کیلوگرم محموله را داشته و از دو جایگاه در نوک بال ها(برای موشک های کوتاه برد هوا به هوا)، دو جایگاه زیر هر بال و یکی هم زیر بدنه برای حمل این بار برخوردار است. بیشترین ارتفاع پروازی قابل دستیابی این هواپیما 20هزار متر عنوان شده است.

میراژ اف-1 از رادار «سیرانو-4» با برد حدود 100 کیلومتر استفاده کرده و تسلیحات هوابه هوای آن شامل موشک کوتاه برد حرارتی «مجیک» و انواع موشک میان برد «سوپر-530» است. کشورهای مختلفی به جز فرانسه دارای این هواپیما هستند از جمله یونان، آفریقای جنوبی، لیبی، اسپانیا، مراکش و اکوادر که همچنان از میراژ استفاده می کنند.

سابقه در عراق

هر چند سفارش میراژ از سوی عراق به قبل از جنگ تحمیلی بازمی گردد اما اولین سری 16 تایی از نمونه اف-1ئی-کیو که مختص عراق ساخته شده بود تا فروردین 1360 تحویل نیروی هوایی این کشور قرار نگرفت.

عراق به عنوان بزرگ ترین مشتری خارجی این جنگنده 126 فروند میراژ اف-1 در بیش از 6 نمونه که بهسازی هایی نسبت به نمونه قبلی داشتند تحویل گرفت. این هواپیما پس از ورود به نیروی هوایی عراق پیش از آنکه سهمی در نبردهای هوایی با همسایه پرقدرت شرقی کسب کند بیشتر نقش قربانی را در برابر «اف-14 تامکت» های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بازی کرد،‌ نقشی که حتی با وجود ارتقاءهای متعدد، آراسته شدن به تسلیحات جدید و آموزش های کامل فنی و راهکنشی(تاکتیکی) توسط فرانسوی ها تا آخرین روزهای جنگ ادامه داشت. در واقع به جز آن درگیری معروف که میراژهای عراقی با جدیدترین نمونه موشک سوپر-530-اف موفق به سرنگونی دو تامکت ایرانی شدند پیروزی چشمگیر دیگری در برابر حریف مستقیم خود پیدا نکردند.

در مقابل تامکت های ایرانی چندین بار موفق به سرنگونی بیش از دو تا سه فروند میراژ در درگیری های هوایی در یک روز شدند؛ شاهکاری که تا آخرین روزهای دفاع مقدس و با وجود همه مشکلات تعمیرات و تسلیحات رقم می خورد.

اما سایر جنگنده های نهاجا از جمله انواع «اف-4 فانتوم» و خصوصاً «اف-5 تایگر» زخم های قابل توجهی از میراژها دریافت کردند و آمارهای منتشر شده نشان می دهد این جنگنده توانست برتری نسبی بر فانتوم و برتری محسوسی بر تایگر کسب کند. در مجموع همین آمارها نشان دهنده انهدام بیش از 20 تا 33 فروند میراژ در نبردهای هوایی با ایران است یعنی 16 تا 26 درصد دارایی عراق از این نوع جنگنده که تلفات بالایی است.


سوختگیری هوایی میراژ اف-1 در ارتفاع پائین

میراژهای عراقی البته در نبرهای هوا به سطح موفقیت های زیادی کسب کردند. اجرای عملیات بمباران سنگین، حملات ضربتی به عمق خاک ایران با سوختگیری جنگنده های میراژ از جنگنده میراژ دیگر حتی تا عمق بیش از 600 کیلومتری ایران و معروف تر از همه اجرای عملیات ضدکشتی با موشک های «اگزوست» در نبردهای دریایی و جنگ نفتکش ها از جمله سوابق عملیاتی این هواپیما در زمان حضور در عراق بوده است. هر چند که چندین فروند از آنها نیز در اثر آتش پدافند هوایی منهدم شدند.

یکی از عجیب و رازآلودترین عملیات های میراژ در زمان حضور در نیروی هوایی عراق حمله به ناو آمریکایی «استارک» با موشک اگزوست و از مسافت چند ده کیلومتری بود که منجر به آسیب دیدن شدید این کشتی رزمی شد در حالی که روابط عراقی ها با آمریکا در آن مقطع(1987) خوب بود و البته ناو آمریکایی هم نتواست در برابر هیچ یک از دو موشک شلیک شده واکنشی نشان دهد.


یک میراژ عراقی در حال شلیک موشک اگزوست

به گزارش مشرق، نکته جالب در مورد میراژهای غربی عراقی تلاش برای تجهیز این جنگنده بمب افکن موشک های هوا به سطح جدید شوروی سابق بود که در روزگار جنگ سرد و تفاوت فناروی های غربی و شرقی امری جدید بود هر چند که این تلاش ها به نتیجه قابل توجهی نرسید.


میراژ عراقی مجهز به موشک هوابه سطح روسی KH-29

ورود به ایران

پس از حمله عراق به کویت و اشغال این کشور کوچک و ائتلاف ناتو و کشورهای منطقه برای آزاد سازی این انبار نفت نیروی هوایی عراق با وجودِ داشتن 8 سال تجربه رزمی سنگین در جنگ تحمیلی قبلی خود یعنی حمله به ایران نتوانست به موفقیتی جز یک پیروزی هوایی در برابر هواپیماهای ائتلاف دست یابد و با از دست دادن برتری هوایی و بالا رفتن تلفات پرنده هایش راهکاری عجیب را برگزید و به جای هر حرکتی بیش از 100 فروند از هواپیماهای جنگی و تعدادی هواپیمای غیرنظامی را به سمت ایران پرواز داد تا از آتش دشمن مصون مانده و بعدها با فروکش کردن جنگ آنها را از ایران پس بگیرد.

این طرح عراقی ها اما با ممانعت ایران از پس دادن هواپیماها به بن بست برخورد و در اظهار نظرهای غیر رسمی دلیل اینکار در نظر گرفتن این مهاجران غیرقانونی اما بسیار ارزشمند به عنوان بخشی از غرامت جنگ تحمیلی 8 ساله در کشور عنوان شد. بنا بر اظهارات منابع خارجی حدود 24 فروند میراژ اف-1 در بین این هواپیماهای وجود داشته که 17 فروند نوع تک سرنشین و 7 فروند نوع دو نفره بوده است.


پرواز جمع سه فروند از میراژ های کشورمان

مهمان های ناخوانده عراقی پس از عبور از مرزهای غربی کشور، عمدتآً‌در پایگاه سوم شکاری همدان فرود آمدند و بعدها به نقاط دیگر منتقل شدند. میراژها نیز هر چند در چند پایگاه کشور حضور یافتند اما سرانجام در قالب یک اسکادران شکاری جدید در پایگاه هوایی مشهد مستقر شده و از آن پس با فراز و نشیب های فراوانی تا به امروز در حال خدمت بوده اند.

اتفاقی بزرگ؛ ارتقاء بدون دفترچه راهنما

این هواپیماها در حالی وارد ایران شدند که نه تنها هیچ کتاب راهنما و دفترچه فنی به همراه نداشتند بلکه شاید همه آنها فاقد جایگاه های حمل جنگ افزار بودند. بدیهی است که قطعات یدکی نیز برای این هواپیما موجود نبود و این در حالی بود که سطح فناوری های میراژ اجازه نمی داد از آن صرف نظر شود. بنابراین بار دیگر و برای چندمین بار پس از انقلاب متخصصان داخلی دست به کار بزرگی زده و برای عملیاتی کردن این هواپیما بدون مراجعه به کشور سازنده اقدام کردند.

در ابتدا خلبانان ماهر نهاجا حتی بدون برگزاری دوره آموزش از سوی خلبانان عراقی این هواپیماها را به پرواز در آورده و پس از استقرار در پایگاه مشخص شده برای این هواپیما رفته رفته متخصصان تعمیر و نگهداری نهاجا و صنایع هواپیمایی موفق به سرپا نگهداشتن این جنگنده برای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شدند. هر چند که گاه و بیگاه مشکلات فنی گریبانگیر این پرنده شده و تعداد عملیاتی از این جنگنده در مواقعی بسیار کم می شد. حتی یک مورد سانحه نیز برای یکی از میراژهای دو نفره ایران در نزدیکی مشهد به وقوع پیوست که منجر به شهادت یکی از خلبانان آن شد.


نمونه دو نفره از میراژهای نهاجا

وقوع این دست مشکلات نیز باعث نشد تا این هواپیماها از رده خارج شوند بلکه تلاش برای فعال کردن تعداد بیشتری از آن به طور ثابت انجام شد بطوریکه هم اکنون تعدادی از این جنگنده در پایگاه دهم شکاری چابهار مستقر هستند که خبر پروازهای عملیاتی آنها در رزمایش های اخیر نیز منتشر شد.

از کم و کیف میزان آمادگی رادار این جنگنده ها اطلاعاتی ارائه نشده است اما با توجه به برد قابل توجه و مداوت پروازی بیش از دو ساعت که توسط این جنگنده قابل دستیابی است میراژهای نهاجا در شرق کشور فعالیت مناسبی داشته اند و پروازهای گشتی زیادی را به انجام رسانده اند. در عرصه دریا نیز چیره دستی این هواپیماها در زمان جنگ با ایران آشکار شده و در صورت آمادگی رادار و دسترسی به موشک اگزوست این ترکیب همچنان برای شناورهای دشمن پیام آور نابودی خواهد بود. با توجه به توان متخصصان داخلی در شناخت فناوری های خارجی و تسلط به آنها احتمال آمادگی سامانه های راداری این جنگنده قابل توجه است.


میراژ اف-1 مجهز به نوع اصلاح شده ای از موتور آر-دی-33
سایر دارندگان میراژ بهسازی های مختلفی را روی آن به انجام رسانده اند که هر چند به طور گسترده انجام نشد اما نشان داد این هواپیما بستر خوبی برای توسعه توانایی های خود دارد. از آن جمله تجهیز میراژهای آفریقای جنوبی به موتور «آر-دی-33» جنگنده «میگ-29» و یا موشک های کوتاه برد پیشرفته «آر-73آرچر» روسی. گفتنی است هر چند مصرف ویژه سوخت موتور روسی آر-دی-33 از موتور خود میراژ کمی بیشتر است اما 200 کیلوگرم جرم کمتر و 15 درصد رانش بیشتر آنقدر وسوسه انگیز بود تا با کمی تغییرات فنی این کار به انجام رسیده و به مرحله پرواز برسد و در خود روسیه هم به نمایش درآید.


میراژ اف-1 مجهز به موشک هوا به هوای آر-73

با توجه به اینکه توانایی میراژ در زمینه حمل وزن محموله تنها 13 درصد کمتر از فانتوم-ئی و برد آن بیشتر از این جنگنده کهنه کار آمریکایی است می توان انتظار داشت نهاجا تلاش کند تا میراژها به تسلیحات بومی مجهز شده و برای مأموریت های تعریف شده به کار گرفته شوند.

خصوصاً‌ با توجه به اینکه نهاجا در هماهنگ کردن تسلیحات شرقی موجود روی هواپیماهای غربی و برخی تجهیزات شرقی روی پرنده های غربی خود ید طولایی دارد. مثلآً یکی از گزینه های محتمل کاربری موشک کوتاه برد وبسیار کارآمد آر-73 توسط میراژ است همانطور که اخبار غیر رسمی حاکی از بکارگیری آن روی سایر هواپیماهای غربی نهاجار نیز دارد. حداقل نصب تسلیحات بومی مانند موشک های ضد کشتی دوربرد نور و قادر یا بمب های هدایت شونده قاصد روی این جنگنده ها دور واقعیت نیست.

این جنگنده هر چند با روشی غیرمعمول وارد ناوگان نهاجا شده اما با تلاشی امیدوارانه و برای غلبه بر تحریم ها نشان روشنی از عزم جدی نیروهای داخلی برای استفاده از ابزارهای موجود و بهسازی آنها برای نیازهای موجود داشته و تأیید دیگری بر توانایی های علمی و فنی داخلی است.